fbpx

سیستم مدیریت پایگاه داده و coopetition

در این صفحه می خواهیم در مورد: "DBA از راه دور بین شرکت ها به روشی رقابتی "

خوب خواندن.

قسمت 1 از 2

اطلاعات قبلی

منبع: کلودیو ونتورینی

عنوان: طراحی و توسعه انبار داده در محیط تعاونی

سخنران: دکتر آندریا ماورینو

گزارشگر: دکتر آنجلو سیرونی

تکه‌های پایان‌نامه‌ی کلودیو ونتورینی که توسط آندره‌آ مورینو، استاد دانشگاه در دانشگاه، به استفانو فانتین داده شده است. میلان Bicocca، به عنوان یک منبع خواندن و اسناد.

رقابت مشترک: مشکلات فناوری اطلاعات

در یک سناریوی مشارکتی، دو یا چند سازمان وجود دارند که در یک رژیم رقابتی در یک بازار خاص فعالیت می‌کنند، و با این حال نیاز به همکاری در برخی از جنبه‌های کسب‌وکار دارند. دلایل می تواند متفاوت باشد و به طور گسترده توسط تحقیقات در زمینه های اقتصادی، مدیریت سازمانی و مدیریت دانش مورد بحث قرار گرفته است.

به طور کلی، یک رابطه رقابتی بین بازیگران مختلف می تواند با اراده خود شرکت کنندگان ایجاد شود یا توسط اشخاص ثالث تحمیل شود. در حالت اول، بازیگران در همکاری امکان دستیابی به منافع مشترک را شناسایی می‌کنند که هیچ یک از آنها نمی‌توانند در یک سناریوی کاملاً رقابتی دریافت کنند. به عنوان مثال، تبادل اطلاعات به منظور بهبود کیفیت محصولات یا خدمات ارائه شده است مشتریان. با این حال، در مورد دوم، سناریو بازیگر سومی را در نظر می‌گیرد که قدرت وادار کردن یا تحریک تبادل اطلاعات بین شرکت‌کنندگان را دارد. یک مورد معمول این است که برخی از سازمان ها طبق قانون ملزم به مشارکت در یک مکانیسم همکاری هستند.

از نقطه نظر فناوری اطلاعات، مشارکت با این واقعیت مشخص می شود که بازیگران درگیر نیاز به تبادل اطلاعات دارند، بدون اینکه سیستم های اطلاعاتی خود را به طور کامل یکپارچه کنند. این مبادله اطلاعات باید به خوبی کنترل شود، زیرا رقابت تنها زمانی می تواند سودآور باشد که جنبه مشارکتی رابطه برای همه شرکت کنندگان منفعت داشته باشد و در نتیجه مزیت های رقابتی برای بازیگر واحد ایجاد نکند. بنابراین مهمترین مشکلات از دیدگاه توسعه یک سیستم نرم افزاری که این یکپارچگی را در یک محیط مشارکتی انجام می دهد، به شرح زیر است:

شناسایی اطلاعاتی که باید به اشتراک گذاشته شود، درک می کند که چه اطلاعاتی برای تبادل و سپس ادغام ضروری است، به گونه ای که برای کل سازمان های درگیر مفید باشد.

تکنیک‌های یکپارچه‌سازی، تکنیک‌های مناسب را برای انجام یکپارچه‌سازی، هم از نظر فرآیندی که باید دنبال شود و هم از نظر معماری و سیستم‌هایی که می‌توان استفاده کرد، انتخاب می‌کنند. این حوزه همچنین شامل مشکلات مربوط به حل تناقضات معنایی احتمالی بین اطلاعات دریافتی از سازمان های مختلف است.

مقیاس پذیری تعداد سازمان های درگیر در مشارکت می تواند به ترتیب ده ها باشد و در طول زمان تغییر کند: بنابراین ضروری است که معماری به اندازه کافی برای موارد مرتبط مقیاس پذیر باشد. اطلاعات را می توان با سادگی نسبی در سیستم ادغام کرد.

انعطاف پذیری ادغام سیستم های اطلاعاتی مختلف این احتمال را افزایش می دهد که حداقل یکی از آنها در کوتاه مدت دچار تغییراتی شود. هر چه سیستم‌های اطلاعاتی یکپارچه‌تر باشند، این احتمال بیشتر است و به‌ویژه زمانی که مقدار اطلاعات به اشتراک‌گذاشته‌شده زیاد باشد، مشکلی را نشان می‌دهد. بنابراین سیستم باید بتواند به سرعت به تغییرات در سیستم های اطلاعاتی یکپارچه مختلف واکنش نشان دهد.

امنیت امنیت اطلاعات منتشر شده را از طریق مکانیسم های کنترل دسترسی کافی تضمین می کند

حریم خصوصی حریم خصوصی اطلاعات منتشر شده را تضمین می کند تا از آگاهی یکی از بازیگران از اطلاعات حساس برای سایر سازمان ها جلوگیری شود، به عنوان مثال از طریق حملات استنباطی. به ویژه، لازم است تعادل مناسب بین مفید بودن پیدا شود اطلاعات با هدف انجام تحقیقات تحلیلی و سطح حریم خصوصی مورد نیاز به اشتراک گذاشته شده است.

مالکیت از  اطلاعات  وقتی من  اطلاعات  منتشر می شوند، یک سازمان در خطر از دست دادن کنترل است. این مشکل به شدت تحت تأثیر حضور بازیگر سوم و میزان اعتماد سازمان‌های درگیر است

آنجا قرار می دهند. در برخی موارد، در واقع، این شخص ثالث می تواند مدیریت آن را بر عهده بگیرد اطلاعات به اشتراک گذاشته شده است.

برای حل این مشکلات، فناوری اطلاعات ابتدا باید معماری ها، پلتفرم ها و فناوری های مورد نیاز برای یکپارچه سازی و تبادل اطلاعات را شناسایی کند. ثانیاً، باید یک مدل توسعه مناسب، به ویژه در مورد مرحله جمع آوری نیازمندی ها، تعریف کند. در ادامه به تفصیل تجزیه و تحلیل خواهیم کرد که چگونه می توان الزامات ذکر شده در مورد خاص توسعه یک سیستم انبار داده را برآورده کرد.

به طور معمول از DW برای تجزیه و تحلیل کمی رویدادهای مورد علاقه کسب و کار یک سازمان، مانند فروش، خرید یا سطوح موجودی استفاده می شود. در نتیجه، با اطلاعات عددی مانند مقدار محصول یا قیمت سروکار دارد. برای انجام این کار، DW اطلاعات را به گونه‌ای سازماندهی می‌کند که بتوان از آن برای انجام تجزیه و تحلیل برای اهداف پشتیبانی تصمیم‌گیری به طور موثر استفاده کرد. THE اطلاعات آنها از منابع مختلف درون سازمان استخراج می شوند و از طریق یکی از تکنیک های یکپارچه سازی یکپارچه می شوند تا به یک چشم انداز یکپارچه دست یابند. در طول این مرحله آنها همچنین می توانند تحت یک فرآیند تمیز کردن قرار گیرند که در پایان آن در DW ادغام می شوند.

DW توسط کاربران در سطوح مختلف استفاده می شود. نهادهای مدیریتی از آن برای تجزیه و تحلیل های پیچیده از جنبه های مختلف کسب و کار استفاده می کنند تا از تصمیمات خود حمایت کنند.

سایر کاربران به سادگی می توانند از آن برای تولید گزارش های دوره ای استفاده کنند که گاهی اوقات می تواند در خارج از سازمان نیز عمومی شود.

در یک DW توسعه یافته در یک محیط coopetitive منابع منفرد از اطلاعات آنها متعلق به سازمان های مختلف هستند و به منظور مشاهده پدیده هایی که نه افراد بلکه همه شرکت کنندگان را درگیر می کنند، یکپارچه شده اند. .

تعاونی انبار داده  (CDW):

این سیستم تنها در داخل سازمان مورد بهره برداری قرار نمی گیرد. در مقابل، سیستم باز است و می تواند اطلاعاتی را در اختیار انواع مختلف کاربران قرار دهد:

همان سازمان‌هایی که در رقابت مشارکتی شرکت دارند، که در نتیجه می‌توانند دید وسیع‌تری از بازاری که در آن فعالیت می‌کنند به دست آورند.

مدیریت دولتی، که می تواند درخواست شود اطلاعات به منظور انجام فعالیت های کنترلی

شهروندان و مصرف کنندگان به منظور شفاف سازی زنجیره تولید.

همکاری، رقابت، همکاری

در سال های اخیر، نویسندگان دیگر بر اهمیت مکانیسم های رقابتی برای ایجاد ارزش در کسب و کار تاکید کرده اند.

از طریق تئوری بازی می توان رفتار بازیگران تجاری را به صورت ریاضی مدل کرد تا تصمیمات استراتژیک آنها را مطالعه کرد. در یک بازی، هر رقیب استراتژی هایی را برای تصمیم گیری در مورد حرکت در هر نوبت به کار می گیرد. سودآوری حرکت توسط یک تابع پاداش تعریف می شود که یک مقدار عددی را با هر حرکت انجام شده توسط شرکت کننده مرتبط می کند. معمولاً پاداش نشان دهنده سود یا زیان پول است و در نتیجه می تواند a

ارزش منفی هدف بازیکنان به حداکثر رساندن مجموع پاداش های به دست آمده در طول دوره های مختلف بازی است.

بدون پرداختن به جزئیات نمایش ریاضی، سه سناریو رقابت، همکاری و مشارکت را می توان به صورت زیر مشخص کرد:

رقابت سازمان در مقایسه با سایر بازیگران بازار موجودی منزوی است و تنها هدف در این بازی جستجوی پاداشی بیشتر از پاداشی است که به دنبال یک رفتار فرصت طلبانه توسط مخالفان به دست می آید. در این سناریوی بازی، بردهایی که به یکی از بازیکنان پرداخت می‌شود، با باخت یکسانی برای حریف مطابقت دارد و در نتیجه می‌توان از یک بازی مجموع صفر صحبت کرد. بدیهی است که در این نوع بازی، عملکردهای پاداش شرکت کنندگان مختلف با یکدیگر در تضاد کامل است: بنابراین هیچ خلق ارزشی واقعی وجود ندارد، بلکه گذری از ارزش بین بازیکنان وجود دارد.

همکاری سازمان های درگیر توسط منافع همگرا هدایت می شوند و در نتیجه با عملکردهای پاداش دهنده مورد توافق متقابل مشخص می شوند. به طور کلی، تعاملات مبتنی بر یک رابطه اعتماد متقابل است، به روشی کاملا متضاد با آنچه در یک سناریوی رقابتی اتفاق می افتد. این زمینه

می توان آن را با یک بازی مجموع مثبت نشان داد، که در آن ایجاد ارزش امکان پذیر است و هر چه بازیکنان بیشتر استراتژی را اتخاذ کنند که هدف آن دنبال کردن منافع مشترک است، سازگارتر می شود: این یک بازدارنده قوی برای پذیرش فرصت طلبی است. رفتار.

Coopetition زمینه coopetitive یک سناریوی ترکیبی است که در آن شرکت کنندگان تا حدی منافع همگرا را دنبال می کنند. این بدان معناست که برخلاف آنچه در همکاری اتفاق می افتد، منافع اولیه یک سازمان نیست

کاملاً با علاقه سایر شرکت کنندگان در بازی هماهنگ است. بنابراین هیچ رابطه اعتماد کامل بین بازیکنان وجود ندارد: برعکس، این احتمال وجود دارد که عملکرد پاداش برخی از بازیکنان به نفع رفتارهای فرصت طلبانه باشد. این عوامل به این معنی است که بازی با ساختار مجموع مثبت اما متغیر مشخص می شود که می تواند منجر به مزایای مشترک بین همه شرکت کنندگان شود، اما لزوماً منصفانه نیست. در این سناریو، وضعیت عدم اطمینان به دلیل این واقعیت است که بازیکنان راهی برای تخمین پیشینی مزایایی که می توانند از همکاری دریافت کنند، به وجود می آید. این عدم اطمینان می تواند منجر به رفتارهای فرصت طلبانه و در نتیجه کاهش مشارکت در همکاری شود.

در هر صورت، تجزیه و تحلیل های ممکن باید به کل سازمان های درگیر محدود شود و بنابراین نباید شامل اطلاعات فقط از یکی از آنها

رقابت از دیدگاه فناوری اطلاعات

منفعت متقابل همکاری بین دو یا چند شریک به منظور کسب منافع متقابل. یک مورد واقعی، خدمات رومینگ بین‌المللی است که توسط شرکت‌های تلفن همراه ارائه می‌شود که برای جذب با هم رقابت می‌کنند مشتریان، اما در عین حال آنها برای تضمین دسترسی به شبکه تلفن در خارج از کشور همکاری می کنند و درآمدهای حاصل از ترافیک تلفن بین المللی را تقسیم می کنند. اپراتورها باید مکانیسم‌های تبادل جزئیات تماس را پیاده‌سازی کنند و سیستم‌های بدهی را یکسان کنند. مثال دوم خدمات پرداخت خودکار عوارض بزرگراه مانند Telepass است. اگرچه شبکه بزرگراه ایتالیا متعلق به چندین شرکت رقیب است، اما آنها برای ارائه خدمات Telepass در کل شبکه همکاری می کنند. دوباره یک جریان مداوم از اطلاعات بین سازمان های مختلف برای مدیریت هزینه های کارت های اعتباری رانندگان.

Stakeholder con il potere di forzare la coopetizione In alcuni scenari  di  busi- ness si ha la presenza di uno stakeholder con potere a sufficienza per instaurare    un rapporto di cooperazione tra altri stakeholder in competizione tra loro. Un scenario  di  questo  tipo  si  è  creato  in  ایتالیا  in  seguito  all’istituzione  della  Borsa Continua Nazionale del Lavoro (BCNL), un portale web con l’obiettivo di favorire l’incontro tra domanda e offerta di lavoro. In questo caso lo Stato ha imposto per legge alle varie agenzie di job placement pubbliche e private di cooperare mettendo a disposizione nel portale alcune informazioni dei profili dei richiedenti lavoro che esse gestiscono.  Un secondo esempio è quello del parallel sourcing, modello tipico    di approvvigionamento di materiale nell’industria automobilistica giapponese [?]. In questo caso un’organizzazione si rifornisce di materiale da più fornitori differen-    ti, mantenendo il rapporto con ciascuno per un lungo periodo. Questo garantisce una fornitura costante di materiale e contribuisce a creare una forte competizione tra i fornitori. Tuttavia essi sono anche obbligati a scambiare conoscenza tra loro relativamente ai problemi di produzione e alle relative soluzioni.

سیستم‌های اطلاعات آماری مدیریت دولتی یا شرکت‌های بزرگ ممکن است تصمیم بگیرند که سیستم‌های اطلاعاتی خود را تا حدی یکپارچه کنند تا اطلاعات مربوط به جمعیت را داشته باشند، با هدف حمایت از تصمیم‌گیری‌ها و تحلیل‌های آماری.

ادغام سیستم های اطلاعاتی شرکت کنندگان به ساخت یک سیستم اطلاعاتی فدرال تبدیل می شود که امکان تبادل اطلاعات بین سازمان های درگیر را فراهم می کند. از جمله مشکلات عمده در ساخت سیستم های این است

مدرن

در زمینه رقابت، قطعاً مسائل سازمانی وجود دارد. اولین تحلیل به این معنا با هدف ارزیابی عواملی که باعث موفقیت یا شکست پروژه می‌شوند، ترسیم مشخصات بازیگران درگیر در فرآیند یکپارچه‌سازی، طبقه‌بندی رفتارهای احتمالی که می‌توانند اتخاذ کنند، انجام شد. در نهایت، برای شناسایی مراحل ضروری در ساخت سیستم.

در پروژه ساخت یک سیستم اطلاعاتی فدرال، به صورت مشارکتی، می توان عوامل زیر را شناسایی کرد:

کمیته هیأت هم‌کاری کمیته‌ای با نقش ترویج هم‌کاری با ایفای نقش به عنوان واسطه بین سازمان‌های درگیر و هماهنگ‌کننده پروژه.

تصمیم گیرنده مجموعه‌ای از مدیران سازمان‌های مختلف درگیر، که قدرت تصمیم‌گیری برای تعیین درجه اهمیت به پروژه و در نتیجه تخصیص منابع را دارند.

نقش کلیدی فرآیند هم‌کاری (CPKR) گروهی از افراد برای هر یک از سازمان‌های درگیر در ارتباط با سازمان با کمیته هیئت هم‌کاری، به منظور اجرای هم‌کاری. آنها معمولاً افرادی در رتبه پایین تر از تصمیم گیرندگان هستند، اما تأثیر زیادی در روند مشارکتی دارند.

نویسندگان تاکید می کنند که در برخی موارد ممکن است لازم باشد در فرآیندهای تجاری سازمان برای دستیابی به اهداف پروژه مداخله شود، به ویژه زمانی که نیاز به پرداختن به مشکلات کیفیت پروژه باشد.  اطلاعات. مهندسی مجدد آنها یک عملیات پرهزینه است، و بنابراین لازم است که تصمیم گیرندگان به طور کامل میزان ارزش افزوده ابتکار را برای سازمان درک کنند. در غیر این صورت حاضر به سرمایه گذاری منابع کافی، هم از نظر سرمایه انسانی و هم از نظر سرمایه مالی نخواهند بود. این امر به ویژه در صورتی که مشارکت توسط اشخاص ثالث اجبار شود، اهمیت دارد.

نقش CPKRها برای موفقیت پروژه اساسی است، زیرا آنها مسئول ایجاد یکپارچگی با فراهم کردن رابط های لازم بین سازمان و دنیای خارج هستند. یک مورد معمول CPKR تکنسین های بخش فناوری اطلاعات هستند که باید بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری لازم را برای برقراری ارتباط سازمان با فدراسیون آماده کنند. در برخی موارد، CPKR ها منفعت مستقیمی از معرفی سیستم جدید نخواهند داشت و بنابراین ممکن است تمایلی به مشارکت در همکاری نداشته باشند. علاوه بر این، آنها معمولاً خود را در موقعیت تابع تصمیم گیرندگان می بینند. اگر دومی ها قصد سرمایه گذاری منابع کافی در پروژه را نداشته باشند، به احتمال بسیار زیاد تنها بخش کوچکی از کل ساعات کاری را برای اجرای پروژه در اختیار CPKR قرار می دهند.

DBA از راه دور بین شرکت ها به صورت مشارکتی

قسمت 2 از 2

مبانی

فناوری اطلاعات برای سازمان

بخش اول دوره:درس 1-6

جزوات نوشته شده توسط:

آنتونیو سپارانو، وینچنزو فرمه، مونیکا منونسین، الساندرو ری

توسط پروفسور جورجیو دی میشلیس بررسی شد تا از عدم وجود اشتباهات اطمینان حاصل شود.

توزیع های تقویت شده توسط دکتر استفانو فانتین.

تاریخچه فناوری اطلاعات در سازمانها

شرکت ها حتی قبل از ورود کامپیوترها شروع به استفاده از اتوماسیون ها و ماشین آلات کردند، به عنوان مثال در اوایل دهه 1900 از ماشین ها برای سازماندهی رجیستری از طریق کارت های سفارش داده شده و مکانیسم های انتخاب یا ترکیب اطلاعات و حساب ها مانند ماشین های جدول بندی یا حسابداری استفاده می شد. .

International Business Machines، IBM، دقیقاً در این بخش متولد شد: در ابتدا سیستم‌هایی را برای صورت‌حساب می‌فروخت که هزاران بار در ماه انجام می‌شد. بنابراین سیستم هایی برای تولید فاکتورها وجود داشت، اما نه برای مدیریت: هیچ آماری وجود نداشت و جایی برای ذخیره حجم زیادی از فاکتورها وجود نداشت. اطلاعات.

در اواسط دهه 30 و 40، سه گروه کاری اصلی روی رایانه های الکترونیکی قابل برنامه ریزی کار کردند: آلن تورینگ در انگلستان، با هدف ایجاد یک سیستم رمزگذاری برای اهداف جنگی، کنراد زوزه در آلمان (da alcuni reputato il vero inventore del

ماشین حساب الکترونیکی) و جان فون نویمان با تیم انیاک در آمریکا. به ویژه آمریکایی ها پس از جنگ این شایستگی را داشتند که نقش رایانه ها را در سازمان ها ببینند و بنابراین آنها را در این محیط ها معرفی کردند.

با این حال، مفهوم کامپیوتر قابل برنامه‌ریزی به این دوره مربوط می‌شود: در اواسط دهه 1800، چارلز بابیج یک ماشین مکانیکی برای انجام محاسبات ابداع کرده بود، "موتور دیفرانسیل".". با این حال، این دستگاه تحت تأثیر مشکلات مکانیکی قرار گرفت و هرگز توسط بابیج ساخته نشد (تولید طبق برنامه های اولیه در سال 1991 تکمیل شد، موزه علوم در لندن). بابیج بعداً «موتور تحلیلی» را طراحی کرد"، دستگاهی حتی پیچیده تر که از کارت های پانچ استفاده می کرد و قادر به بودن بود به میل خود برنامه ریزی شده است دارای واحدهای حسابی، کنترل جریان و حافظه بود: این اولین طراحی یک کامپیوتر کامل تورینگ بود.

در پایان دهه 50 فهمیده شد که رایانه می تواند در تجارت و مدیریت دولتی مورد استفاده قرار گیرد، که سازمان آن از مقادیر زیادی از اطلاعات. با توجه به هزینه های بالا، تنها سازمان ها و مراکز تحقیقاتی بزرگ (مانند فضایی) و ارتش می توانستند کامپیوتر را خریداری کنند.

در دهه 60، فناوری اطلاعات بالاخره به طور گسترده وارد شرکت ها شد، همچنین به لطف نقش IBM، که اولین پردازنده مرکزی، System / 360 را توسعه داد. (1964)، طراحی شده است تا انتشار بسیار گسترده ای در سازمان های متوسط ​​/ بزرگ آن دوره داشته باشد.

در آن دوران نیز در ایتالیا به لطف Olivetti ماشین حساب های الکترونیکی برای سازمان ها تولید شد. این شرکت متشکل از دو کارگروه بود: الف پیزا طراحی مفهومی و فیزیکی دستگاه انجام شد، در Ivrea مرکز تجاری برای فروش و تعامل با مشتری وجود داشت. توسعه کامپیوترها، در این دوران، یک چالش و یک ماجراجویی بود، زیرا هنوز هیچ فرآیند توسعه ای وجود نداشت که ایجاد ماشین های بسیار قابل استفاده را تضمین کند.

با گذشت زمان این فناوری ها گسترش یافتند و رایانه به وسیله ای برای مدیریت تمام اطلاعات قابل کدگذاری تبدیل شد.

در مقایسه با 40 سال پیش، امروزه فناوری اطلاعات تغییرات زیادی کرده است. در طول زمان کارت های پانچ پیشرفت های زیادی صورت گرفته است، اما متأسفانه مشکلات اجتناب ناپذیری نیز ناشی از تغییری بود که نوآوری نیاز داشت. در حال حاضر، هر بار که تغییری را معرفی می‌کنیم، باید با فناوری‌های موجود (میراث)، که اغلب مستندات ضعیفی دارند یا اصلاً مستند نیستند، پیش‌بینی ادغام‌ها و زمان‌های مهاجرت، با مقاومت کاربران برخورد می‌کنیم.

در سازمان شرکت به دلایل مختلف فشاری به سمت استفاده مداوم از رایانه وجود دارد. قانع‌کننده‌ترین آن‌ها، مقادیر بسیار زیادی هستند اطلاعات برای مدیریت اطلاعات اغلب بدون ساختار و نیاز به انجام محاسبات تکراری یا پیچیده.

دید 3 طرفه

در داخل سازمان سه حوزه مورد علاقه برای سیستم های اطلاعاتی وجود دارد:

دامنه عملیاتیموارد مربوط به ثبت حقایق شرکت که برای اداره آن ضروری است.

دامنه تصمیم گیریمربوط به پردازش اطلاعات برای توسعه هوش تجاری؛

دامنه مشترکمربوط به مدیریت ارتباطات و جریان های دانش در شرکت و با همکارهای خارجی، ضروری است تا بتوانیم جدید را تصور کنیم.

عملکرد سیستم های اطلاعاتی با سازماندهی خوب فعالیت ها مطابقت دارد و بنابراین یک مزیت برای آن هاست ذینفع (چه کارمندان، شرکا، تامین کنندگان، دولت).

این زیرمجموعه سیستم های اطلاعاتی که «سه وجهی» نامیده می شود در دو مقاله پیشنهاد شد11 در پایان دهه 90، توسط گروهی از کارشناسان از دانشگاه‌ها و زمینه‌های مختلف، لزوم در نظر گرفتن سه حوزه برای تحقق یک سیستم کارآمد مطرح شد.

سه وجه سیستم را نباید به عنوان اجزای تشکیل دهنده سیستم درک کرد، بلکه باید سه جنبه از شرکت را در توسعه سیستم های جدید در نظر گرفت.

اگرچه اولین سیستم های اطلاعاتی منحصراً برای پشتیبانی از عملیات متولد شدند، در طول تکامل آنها جداسازی جداگانه ای از 3 وجه سیستم انجام نشد، اما آنها در اجزای مختلفی که سیستم را به عنوان یک کل تشکیل می دهند ادغام شدند. این سیستم ها برای استفاده های خاص ایجاد شده اند و هر یک از آنها دارای جنبه های خاص برای هر یک از 3 چهره بودند. به عنوان مثال، تکامل سیستم های پشتیبانی کننده عملیات در طول تولد و توسعه سیستم های هوش تجاری ادامه یافت.

این به تحقق سیستم‌های متشکل از اجزای جداگانه اما همکار کمک کرد. هر یک از این مؤلفه‌ها تکامل جداگانه‌ای نسبت به سایرین دارند و رشد سیستم شامل انتخاب‌های مربوط به بهینه‌سازی ادغام سیستم‌های موجود است. با این حال، این انتخاب‌های یکپارچه‌سازی، استحکام را معرفی می‌کنند و گزینه‌های آینده را مشروط می‌کنند: نوآوری یک نرم‌افزار برای سال‌ها (10 یا 15 سال) ادامه دارد و به طور مداوم سیستم‌های موجود را زیر سوال می‌برد. انتخاب های انجام شده در گذشته مربوط به روابطی است که بین اجزا وجود دارد و به وضعیت فعلی منجر شده است، نه تنها در سطح سیستم، بلکه در سطح تعصبات: باورها و عاداتی که در شرکت ریشه دوانده است، به ویژه. در شرایط پایداری بالا

سه بخش فرعی که دیدیم باید سه وجه از یک مشکل در نظر گرفته شوند نه سه جزء متمایز.

پشتیبانی عملیات

فناوری اطلاعات ابتدا وارد شرکت‌ها در حوزه‌های حیاتی و کمی شد: اطلاعات ضروری شرکت آن چیزی است که بتوان آن را در ارزش‌ها و محصولات اقتصادی شرکت جستجو کرد. بنابراین اولین سه حوزه ای که کامپیوتری شدند بودند

مدیریت انبار و برنامه ریزی تولید؛

حسابداری، مدیریت؛

مدیریت پرسنل

بنابراین اولین فناوری اطلاعات در سازمان با تولید یک شناسایی یکسان از حقایق شرکت منتسب به ارزش های اقتصادی مرتبط است. این جنبه اکنون اساسی شده است زیرا تجارت شرکت را شفاف می کند. امروزه ضروری است که این شفافیت طبق قوانین مختلف وجود داشته باشد، بنابراین در یک سازمان با اندازه قابل توجه نیازهایی وجود دارد که دیگر بدون کمک فناوری اطلاعات نمی توان آنها را برآورده کرد.

سیستم هایی که با مدیریت اینها سروکار دارند اطلاعات اساسی برای فعالیت شرکت (انبار، پرسنل، صورتحساب)، یعنی کسانی که به شرکت در تجارت خود کمک می کنند، نامیده می شوند. سیستم های پشتیبانی عملیات.

به عنوان مثال، بیایید یک شرکت ساختگی را در نظر بگیریم که اسباب‌بازی تولید می‌کند: هر شی تولید شده با صورت‌حساب موادش توصیف می‌شود، یعنی فهرستی از تمام اجزای آن، و هر تغییری در صورت‌حساب مواد باعث ایجاد یک شی متفاوت می‌شود: برای مثال. همه باربی ها 2 دست و 2 پا دارند، اما برخی موهای قرمز دارند، برخی لباس خاصی دارند و غیره. ما می توانیم یک محصول و تمام تغییرات آن را با استفاده از کدهای منحصر به فرد شناسایی کنیم.

هر محصول دارای سهام است انبار: ما علاقه مندیم که بدانیم چند باربی داریم و چند بار تولید کرده ایم.

سپس محصولات باید فروخته شوند: سپس یک شرکت باید فاکتورهای فروش را مدیریت کند. در این مرحله می‌توانیم پول و محصولات را به هم مرتبط کنیم و ببینیم برای هر محصول منتشر شده چقدر پول می‌رود.

بنابراین از طریق سیستم اطلاعاتی می توانیم اطلاعاتی در مورد محصولات و محصولات داشته باشیم denaro.

به موازات محصولات نهایی، برای تولید چیزی به مواد ورودی نیز نیاز است، بنابراین باید مواد ورودی و هزینه ها و موجودی های مربوطه را ثبت کنیم.

در نهایت باید آن را مدیریت کنید کارکنان. اطلاعات اصلی این است:

پروفایل (شخصی، مالی)؛

موقعیت در سازمان؛

نشانه های مربوط به سیستم پاداش تولید.

پشتیبانی تصمیم

با این حال، مدیریت یک سازمان فراتر از مدیریت واقعیات شرکت است: برای رشد، بهبود و توسعه شرکت، لازم است که بر اساس موقعیت ها و مشکلات (مثلا افزایش یا کاهش تقاضا برای یک شرکت، انتخاب شود. محصول) که در مسیر شرکت قرار می گیرند یا اساساً بر اساس واقعیت ها و ارزش های اقتصادی تصمیم می گیرند.

نه تنها این: شرکت همچنین می‌تواند مسیر را بدون اینکه متوجه شود منحرف کند، برای مثال، اگر کانال‌های فروش خیلی یا خیلی کم سودآور باشند (یا حتی نشان دهنده ضرر باشند)، شرکت می‌تواند ناآگاهانه به مسیرهای غیرمنتظره برود.

بنابراین لازم است سوالاتی در رابطه با عوامل ایجاد کننده تغییر یا عواملی که بیشترین تأثیر را بر انتخاب های عملیاتی شرکت دارند، مطرح شود. برای این کار می توان با کمک ماشین حساب مدل هایی ساخت تا بهتر تفسیر شوند اطلاعات شناخته شده.

بنابراین، سیستم‌هایی ضروری هستند که امکان دسترسی به همه دانش مفید، یعنی اطلاعات مربوط به حوزه صلاحیت کسانی که آن را درخواست می‌کنند و برای انجام فعالیت‌های شایستگی مفید است، فراهم می‌کنند تا بتوانند پاسخی بدهند، اما یک موضوع را ترک کنند. درجه خوبی از آزادی قادر به پاسخگویی مسئولانه باشد.

این سیستم ها که به مدیریت سازمان کمک می کنند، سیستم هایی برای سازمان نامیده می شوند کسب و کار مدیریت.

این سیستم ها امکان پیاده سازی خدایان را فراهم می کنند فرآیندهای تفسیری که به برنامه ریزی و انتخاب برای آینده بر اساس آنچه که پویایی تولید و فروش ایجاد می کند کمک می کند.

تفسیر این پویایی ها توسط هوش تجاری (BI) یعنی از آن رشته یا مجموعه تکنیک هایی که در جستجوی آن می رود اطلاعات که شرکت قبلاً از آن برخوردار است، اما (تا حدی) از آن بی اطلاع است. سیستم های نظارت و سیستم های تصمیم بخشی از BI هستند.

با گذشت زمان، سیستم‌های BI نیز تکامل یافته‌اند: در گذشته این سیستم‌ها به سمتی گرایش داشتند سیستم اطلاعات اجرایی، یا سیستم هایی برای مجموعه ای از اطلاعات، اما نیازهای کسب و کار در طول سال ها تغییر کرده است و شرکت ها سوالات متفاوتی نسبت به گذشته از خود می پرسند. در واقع، نه تنها برای بهبود مستمر شرکت، محیط کار و محصول تلاش می‌کنند، بلکه شرایط بازار و بخش خاصی که شرکت در آن تولید می‌کند، بر نحوه عملکرد آن در کوتاه‌مدت و بلندمدت تأثیر می‌گذارد.

بنابراین شرکت نیاز دارد:

خود و سیستم هایش را به گونه ای سازماندهی کند که درجه خوبی از انعطاف پذیری در برابر تغییر را تضمین کند.

از کارکنان توانمند و انعطاف پذیر تشکیل شود.

مدیریت بسیاری از اطلاعات و روابط با سایر نهادها (افراد، شرکت های دیگر، ...).

بنابراین، هوش تجاری باید برای پشتیبانی و تسهیل انتخاب‌های شرکت، به دنبال استراتژی آن کافی باشد: سیستم‌های ERP، متولد دهه 60 و 70، شرکت‌های بسیار پایداری را هدف گرفتند، اما شرایط فعلی متفاوت است. دیگر برای خلاصه کردن کافی نیست اطلاعات در خدمت مدیر است، اما لازم است بتوان اطلاعات اضافی تولید کرد، تجزیه و تحلیل های پیچیده و اغلب گران قیمت را انجام داد. بنابراین سیستم های اطلاعاتی خاصی برای این نیازها مورد نیاز است.

نمونه ای از چگونگی تکامل سیستم ها از مدیریت عملیات به پشتیبانی تصمیم گیری، انبار است.

زمانی مدیریت انبار شامل مجموعه ای از اطلاعات برای مدیریت آن ضروری است: فهرست نویسی سهام، مواد اولیه و محصولات نهایی.

امروز سیستم گسترده تر است و علاوه بر آن مدیریت می کند اطلاعات، برنامه نویسی و برنامه ریزی تولید.

این سیستم چندین مرحله تکاملی را طی می کند:

الگوریتم های پایه ایمپلنت به عنوان یک کل: بر اساس دریافتی مواد اولیه و

محدودیت های تولید تعیین کننده استانداردها و ریتم هایی است که باید حفظ شود (فهرست نظریه)

مدل سازی دقیق تر کارخانه با محدودیت های زمانی مشخص: زنجیره عملیاتی که لزوما باید انجام شود و کنترل آنها (تدارکات + اتوماسیون)

در کارخانه های بسیار بزرگ، مدیریت را نمی توان صرفاً خودکار کرد، و بنابراین لازم است که هوش تجاری را باز کنیم.تصمیم سیستم های)

حتی مدیریت، مانند انبار، در طول زمان دستخوش تغییر شده است: زمانی که سیستم‌ها حداقل را انجام می‌دادند، بنابراین در تهیه صورت‌حساب‌ها و صورت‌های مالی پشتیبانی می‌کردند، اما امروزه تکامل به سمت برنامه‌نویسی و طراحی، کنترل (نظارت) پیش می‌رود. ) از عملیات و پروژه ها.

اتحادیه عملیات و تصمیمات در سیستم های ERP

ادغام بین سیستم‌های پشتیبانی عملیات و سیستم‌های هوش تجاری تا ظهور سیستم‌های ERP، برنامه‌ریزی منابع سازمانی، که نقش یک سیستم اطلاعاتی واحد را برای زندگی شرکت به عهده می‌گیرد، همچنان افزایش می‌یابد. این سیستم ها که در دهه 90 به حداکثر انتشار خود رسیدند، به طور قابل توجهی در تمام شرکت های متوسط ​​/ بزرگ استفاده می شوند و به طور فزاینده ای در شرکت های متوسط ​​/ کوچک گسترش می یابند.

محصول پیشرو در این بازار SAP است.

اتخاذ یک ERP (نه لزوما SAP) شروع جدیدی برای شرکت است: ادغام اطلاعات و مدیریت متمرکز، اما مدولار شده آن، امکان منطق های استدلال پیچیده (مطالعه حاشیه درآمد، سناریوهای پرداخت بدهی / ورشکستگی ...) را فراهم می کند.

بنابراین، ترجمه ساختار یک شرکت به یک مدل برای یک ERP، راه خوبی برای درک کامل نحوه ساختار شرکت ها و نحوه عملکرد آنها است. با این حال، با ERP ها، درک ماهیت شرکت ها به عنوان "مولد دانش" دشوار است و ارائه آنها در تمام جزئیات آنها غیرممکن می شود.

در واقع، مشکل نمایندگی شرکت از این واقعیت ناشی می شود که سیستم های ERP موجود در حال حاضر بر اساس یک مدل شرکتی عملکردی سلسله مراتبی واحد (مدل ARIS) هستند، در حالی که در دنیای مدرن شناسایی سازمان ها با ساختار ماتریسی متداول است. افراد یک وابستگی واحد (از مافوق) ندارند، بلکه دو وابستگی دارند: یکی برای حوزه عملکردی (دانشی که افراد فردی دارند، برای مثال یک طراح یک مرجع "طراح اصلی" دارد) و دیگری برای اشتغال (پروژه ای که در آن آنها در حال کار هستند، برای مثال طراح برای پروژه ای که در حال حاضر روی آن کار می کند یک "رهبر پروژه" دارد).

بنابراین، مسئولیت بیشتری برای یک کارمند، با موقعیت های درگیری احتمالی وجود دارد.

علاوه بر این، ERP ها دارای محدودیت هایی در ارتباط با تنوع شرکت هستند: یک شرکت نمی تواند پیش بینی کند که چگونه تکامل می یابد و چگونه تغییر می کند. سیستم فناوری اطلاعات لزوماً باید با تغییرات شرکت تطبیق یابد، اما گاهی اوقات ERP آنقدر ساختار یافته است که قادر به همگامی با روند تکامل شرکت نیست و این نقص به نوبه خود سختی را به وجود می آورد که به عنوان مانعی بر سر راه تکامل شرکت ایجاد می شود.

در نهایت، هنگام تصمیم گیری در مورد ERP، باید بدانید:

integrazione اطلاعات: واضح است که ERP ها نمی توانند نادیده بگیرند اطلاعات از شرکت هایی که تعدادشان زیاد است و به هم ریخته هستند، نیاز به استفاده از انبارهای داده وجود دارد

چه مشکلاتی هنگام مدیریت شرکت به طور کامل با ERP ایجاد می شود

بنابراین، ویژگی های متمایز شرکتی که یک ERP خاص را اتخاذ می کند چیست و کدام یک از آنها با این مشکلات ارتباط دارند (مثلاً ویژگی های شرکت های یک کشور خاص، به عنوان مثال، شرکت های ایتالیایی با سنت و مدیریت خانوادگی متمایز می شوند، اندازه متوسط، مقاومت در برابر تغییر)

مدیریت دانش

وقتی یک شرکت تصمیم می گیرد وارد یک بخش خاص از بازار شود، نمی تواند از صفر شروع کند: معیارهایی وجود دارد که باید طبق آنها عمل کرد و پارامترهایی وجود دارد که باید به دقت تجزیه و تحلیل شوند. مطالعه رقبا و بازار نه تنها برای گشودن راهبردهای احتمالی که باید اتخاذ شود، بلکه برای اینکه بتوان نتایج استراتژی‌های خود را با استراتژی‌های موجود مقایسه کرد، ضروری است.

بنابراین تصمیمات اتخاذ شده در یک شرکت نتیجه یک فرآیند است که نه رسمی است و نه فرآیندی کاملاً تعریف شده دارد. در حالی که برخی سعی کرده اند این فرآیندها و طرز تفکر مردم را رسمی کنند، نتیجه خالص این است که رفتار افراد به ندرت آن چیزی است که انتظار می رود.

به طور کلی، فرآیند مطالعه بازار دارای دو جزء اساسی است:

جزء دیالوگ، یا ارتباط بین افراد. وقتی اطلاعات کافی ندارند، می توانند به طور ضمنی یا صریح از شخصی بپرسند.

در شرکت ها، «تصمیم گیرنده نهایی» را مدیر اجرایی می نامند (مدیر عامل) که احتمالاً توسط شورایی که به آن تعلق دارد حمایت می شود. مدیر عامل باید به طور مداوم با تمام افراد درگیر در پروژه ارتباط برقرار کنید، تبادل اطلاعات برای یافتن راه هایی برای کسب سود برای شرکت.

جزء مستند، یا مبادله و / یا به اشتراک گذاری اسناد. نه فقط ارتباط بین مردم وجود دارد، اما همچنین تبادل اسناد لازم است تا مبنای مشترکی برای بحث وجود داشته باشد. شما اطلاعات جمع آوری می کنید و در مورد بازاری که قصد ورود به آن را دارید و نحوه ورود به بازار مطالعه می کنید.

مدیریت دانش و اطلاعات یک مؤلفه اساسی برای همه بخش‌هایی است که در آن باید نوع خاصی از تصمیمات اتخاذ شود، نه به طور دقیق. اطلاعات برخی از شرکت، اما اغلب مرتبط است اطلاعات نا معلوم.

دو بخشي كه در سالهاي اخير به اين معنا دستخوش تحول شده اند، بخشي هستند بازار یابی و تجاری، به ویژه که از بازار یابی که نه تنها بر اساس اطلاعات نامشخص - مانند تجاری - اما باید رفتار مردم را نیز تفسیر کند.

سیستم های اطلاعاتی برای بازار یابی و تجاری در حوزه سیستم‌های پشتیبانی عملیات متولد نمی‌شوند، بلکه در حوزه پردازش اطلاعات هستند و به سمت مدیریت جریان‌های اطلاعاتی تکامل می‌یابند، زیرا باید منابع اطلاعاتی بسیار بیشتری از جمله منابع خارجی را در نظر بگیرند.

فناوری اطلاعات باید با سیستم پیچیده ارتباطات و تبادل اطلاعات ارتباط برقرار کند. و برای ادغام آنها و پاسخگویی به نیازهای شرکت ها باید با مشکل پیچیده ای مواجه شود.

اکنون سیستم ارتباطی جریانی را دنبال می کند که شرکت را ترک می کند و مجموعه ای از مشکلات کاملاً جدید را باز می کند. به عنوان مثال، در بخش لوازم خانگی، شرکت ها شرکت های خود را نمی شناسند مشتریان نهایی، زیرا واقعیت فعلی این است که لوازم خانگی در فروشگاه‌های چند برند فروخته می‌شوند، جایی که یک واسطه وجود دارد، مدیر فروشگاه، که رابطه اعتماد را با مشتری برقرار می کند. حتی تکنسین های تعمیر اغلب چند برند هستند و شرکت در برقراری ارتباط با مشتری به دلیل عدم تعامل مستقیم با آنها مانع می شود. بنابراین، تولیدکنندگان باید کانال‌های گفتگو را با تولیدکنندگان باز کنند مشتریان، اما انجام این کار آسان نیست، زیرا اغلب تنها بازخوردی است که شرکت ها از آن دارند مشتریان فقط زمانی اتفاق می افتد که i مشتریان آنها راضی نیستند.

برای یک شرکت، جریان مکالمه با مشتری به اندازه فروش یک محصول ارزش دارد، زیرا حاکی از وفاداری آنهاست. تا چند سال پیش کانال با مشتری فقط از طریق مرکز تماس ساماندهی می شد. با این حال، اخیراً فناوری اطلاعات و ارتباطات روز به روز در حال گسترش است و نه تنها در پشت آفیس جایگاهی را اشغال می کند، بلکه نقش جدیدی در ارتباط با مشتری به عهده می گیرد.

تعامل با مشتری و مدیریت جریان مکالمه، بخش‌های مختلف شرکت را بر آن داشته تا در طول زمان سیستم ارتباطی خود را اتخاذ کنند. با این حال، نیاز به تعامل بین این بخش ها وجود دارد و این امر در سطح یکپارچه سازی ابزارهایی که بخش های مختلف استفاده می کنند، مشکل ایجاد می کند. بنابراین، سیاست‌های مکالمه با مشتری، مرزهای شرکت را می‌شکند و این مشکل را ایجاد می‌کند که در کجا باید ابزارها را برای انجام این گفتگو قرار داد. هر شرکت مشخصات یکپارچه سازی بسیار خاصی دارد که به تاریخچه خود شرکت بستگی دارد.

بنابراین گفتگوی مربوط به ایجاد و توسعه محصولات جدید دو منبع اصلی دارد:

یک منبع خارجی، که توسط رفتار رقبا و محصولات آنها و با رفتار رقبا ارائه می شود مشتریان;

یک منبع داخلی که با مقایسه بین پیش بینی فروش و فروش واقعی ارائه شده است.

تعامل با مشتری همچنین از طریق «سیستم‌های عامل» (یعنی سیستم‌های پشتیبانی عملیات) صورت می‌گیرد که به تدریج از نقشی که کاملاً به شرکت و تجارت اصلی آن مرتبط است، به سمت نقشی نزدیک‌تر به کاربر با یکپارچه‌سازی بیشتر حرکت می‌کنند. و خدمات و پیشنهادات بیشتر برای مصرف کننده.

فناوری به ما این امکان را می دهد که دامنه سیستم های پشتیبانی عملیات را گسترش دهیم و تعاملی که با مشتری داریم را به طور اساسی تغییر دهیم.

به عنوان مثال، شرکت‌های مخابراتی امروزی، سیستم‌هایی را که شبکه‌های تلفن را مدیریت می‌کنند، «سیستم عامل» می‌نامند و عمل شماره‌گیری شماره تلفن، تعامل با آن سیستم عامل است، حتی اگر این ارتباط توسط کاربر به این صورت درک نشود.

از سوی دیگر، سیستم عامل های مورد استفاده در شرکت های تجارت الکترونیک بیا آمازون، برای کاربرانی که نوعی گفتگو با این سیستم برقرار می کنند بسیار قابل مشاهده است (به عنوان مثال، آمازون کتاب‌هایی را به کاربر ارائه می‌دهد که ممکن است بر اساس انتخاب سایر کاربران برای او جالب باشد).

تعامل با کاربر زمانی اساسی است که شرکت بخواهد محصولی را که قرار است فروخته شود با پیام ارسال شده مرتبط کند: وقتی یک شرکت به وجود خود، محصولی که می فروشد و رابطه اش با بازار فکر می کند، موجود را با ممکن مقایسه می کند. این کار با کار روی دانشی که فرد دارد و از آن نشأت می گیرد، انجام می شود اطلاعات (یعنی از اعداد جمع آوری شده)، بلکه از دانش غیر عددی که شرکت از رقبا جمع آوری می کند. مشتریان.

این حوزه از مدیریت دانش در سازمان های مدرن روز به روز قابل توجه تر می شود و جنبه جدیدی است.

و جالب است که ببینید برخی از شرکت ها تعاملات قوی با آنها دارند مشتریان و آنها به طور فزاینده ای نسبت به افکار عمومی و روابط با مشتری حساس هستند. به عنوان مثال، برای FIAT 500، a سایت اینترنتی (500 روز قبل از عرضه به بازار) که نشانه های مربوط به مشتریان پتانسیل و آینده و در واقع بر محصول ارائه شده به بازار تأثیر گذاشت (برای مثال داشبورد یک عنصر بازطراحی شده بود که همان 500 اصلی را به یاد می آورد که توسط عموم نشان داده شد).

تفسیر بازار لزوماً باید از تعامل با پتانسیل ها بگذرد مشتریان.

برای انجام این کار، ما به ابزارهایی برای مدیریت دانش و همکاری (گروه افزار) علاقه مندیم. ارتباطات داخلی و خارجی برای موفقیت یک شرکت ضروری است.

تمام ابزارهایی که در سازمان ها در حال گسترش هستند، به طور فزاینده ای به سمت مدیریت دانش سوق داده می شوند، نه تنها برای تفسیر بازار، بلکه امکان به اشتراک گذاری دانش در داخل. از شرکت؛ به عنوان مثال، یک شرکت با دفاتر مجزا و دور (مثلاً میلان e رممی‌تواند از سیستم‌های مدیریت دانش و ارتباطات برای نزدیک‌تر کردن تجربیات متقابل، جلوگیری از توسعه دو هسته مجزا و در نتیجه بومی‌سازی و ادغام دانش استفاده کند.24.

سیستم های مدیریت دانش آنها همچنین به کسانی علاقه دارند که باید تصمیمات کوچکتر و کمتر استراتژیک بگیرند، برای مثال خدمات مشتری که باید به آنها پاسخ دهد. مشتریان می تواند از پرسش های متداول استفاده کند، که مجموعه ای از پاسخ ها به سؤالات رایج است که از دانش مشترک شروع می شود. اما هر شکلی از فرآیند رسمی، دقیقاً همانطور که رسمی شده است، استثناهایی دارد. طبیعتاً آنها را نمی توان عادی کرد و برخی را نمی توان حذف کرد. در برخی از حوزه‌ها، استثنا نقش مهمی را ایفا می‌کند، مثلاً در مدیریت دولتی، جایی که تخمین زده می‌شود که استثنا حدود نیمی از موارد را نشان می‌دهد.

فرآیندها با یک جریان اطلاعات همراه هستند: اگر فرآیند به خوبی مدیریت نشود، حتی انتقال اطلاعات نیز مؤثر نیست.

فرآیندهای دیگری، تصمیم گیری یا طراحی، وجود دارد که می توان آنها را برنامه ریزی کرد، اما نحوه سازماندهی یک پروژه بر اجرای آن تأثیر می گذارد و برای پروژه راحت نیست که خیلی سفت و سخت باشد. در این موارد می‌توان تصور کرد که این فرآیند، جریانی از گفت‌وگو است که حاوی بخش‌هایی رسمی و دقیق در درون خود است.

فرآیندهای تصمیم‌گیری و طراحی وجود دارند که نمی‌توانند خیلی سفت و سخت باشند، زیرا «جریان گفتگو به اندازه محدودیت‌ها یا مشخصات طراحی مهم است.

ادغام 3 حوزه

تا چند سال پیش، دنیای عملیات و سیستم های پشتیبانی تصمیم و سیستم های مدیریت دانش کاملاً جدا و آشتی ناپذیر بودند. با این حال، هیچ فاصله ای بین این سیستم ها وجود ندارد. اول از همه، برای دسترسی و استفاده از هر دو سیستم، از رایانه شخصی استفاده می شود: قبلاً یک دستگاه اختصاصی برای هر عملکرد وجود داشت، اما در حال حاضر رایانه جهانی است و سیستم ها را می توان در همان مکان یافت. کامپیوترها نیز گسترده و به طور فزاینده ای برای ارتباطات مرکزی هستند: در دهه 80، بر حسب تقاضا

"شرکت من به چند کامپیوتر نیاز دارد؟"، پاسخ داده شد "کم و بیش چند دستگاه تلفن دارید"، این اولین نشانه ای است که چگونه کامپیوتر به ابزار مهمی برای مدیریت ارتباطات تبدیل شده است.

بنابراین در طول سال ها، علاوه بر سیستم های اطلاعاتی برای مدیریت اطلاعات شرکت، سیستم هایی برای مدیریت شرکت، دانش و ارتباطات معرفی شده است. مسیری از اطلاعات اعم از سیستم اطلاعات حقوق و دستمزد و مدیریت تا سیستم های گروه افزاری که حاوی یک سری اطلاعات ظریف و به تدریج دقیق تر هستند.

جریان اطلاعات و ادغام گروه‌افزار با سیستم‌های پشتیبانی عملیات به این معنی است که اصولاً دیگر سیستم‌های حاوی اطلاعات ایستا به عنوان مثال، دیگر هیچ سیستمی برای مدیریت پرداخت های کارکنان وجود ندارد، زیرا با یک سیستم مدیریت حرفه ای پیچیده تر ادغام شده است. این به ما این امکان را می دهد که علاوه بر روابط کاری، ارتباط بیشتری با شرکت را بهبود ببخشیم.

تغییر در سیستم‌های اطلاعاتی، که به طور فزاینده‌ای ثبت حقایق را با جریان‌های ارتباطی ادغام می‌کند، با تغییرات اجتماعی و به‌ویژه با تغییر در نحوه مشاهده روابط استخدامی سازگار می‌شود: به مشارکتی بین کارکنان و شرکت تبدیل شده است. این شرکت علاقه مند به ارزیابی کارکنان خود و حفظ گفتگو با آنها در مورد شرایط کاری است. به همین دلیل، کارمند نه تنها از بالا، بلکه توسط همکاران (ارزیابی همتا به همتا) ارزیابی می شود. هدف سیستم‌های اطلاعاتی شرکت به طور فزاینده‌ای در سیستم‌های مدیریت پرسنل است که به روی خود پرسنل باز می‌شود و به آنها فرصتی می‌دهد تا در محیط کار، اهداف تعیین‌شده و غیره ابراز نظر کنند.

فن آوری هایی که امروزه برای گفتگو و تبادل اطلاعات موجود است عبارتند از:

پست الکترونیک: که مورد قبول همگان است که در آن رد ارتباط است به طور خودکار تولید می شود؛

اسکایپ: برای ارتباطات کلامی بسیار مفید است.

خدمات ویدئو کنفرانس بین افراد بیشتر: بهتر از اسکایپ برای ارتباط بین مردم بیشتری؛

تلفن.

اسناد، ضمیمه ها به اطلاعات مبادله شده مرتبط می شوند، که راحت و مفید هستند، اما افزونگی و سردرگمی خاصی ایجاد می کنند، زیرا به بحث مرتبط هستند، اما یکپارچه نیستند و بنابراین اغلب در چندین نسخه وجود دارند، بنابراین منحصر به فرد نیستند و خوب نیستند. به صورت زمانی سازماندهی شده است.

برای غلبه بر معایب پیوست ها در این معنا، سیستم های خاصی ایجاد شده است: سیستم های مدیریت اسناد. چندین نسخه وجود دارد، یکی از معروف ترین نسخه ها این است ویکی.

هزینه

هزینه های اصلی ناشی از استفاده از ماشین حساب عبارتند از:

خرید

نصب

نگهداری

اپراتور آموزشی (دوره های آموزشی برای تکنسین هایی که در آنجا کار می کنند)

زمانی که یک شرکت برای دریافت خدمات به یک شرکت خارجی مراجعه می کند. برای مدیریت بهتر آنچه شرکت به دست می آورد (کسب و کار اصلی) ضروری است، هر چیز خارجی به عنوان هزینه در نظر گرفته می شود (برون سپاری).

قراردادهای برون سپاری آنها قراردادهای طولانی و پیچیده ای هستند که در آن شرکت به خدمات خارجی نیاز دارد که به طور دقیق با "صلاحیت اصلی" آن مرتبط نیست، یعنی شرکت هر چیزی را که صرفاً با آنچه شرکت باید به دست آورد مرتبط نباشد به خارج واگذار می کند. ما سعی می کنیم آنچه را که از صلاحیت های شرکت است به خارج منتقل کنیم، آن را هزینه کنیم، اما در منابع مورد استفاده در شرکت صرفه جویی کنیم.

بخش هایی که ابتدا برون سپاری در آنها انجام شده است فناوری اطلاعات و ارتباطات، تدارکات و اخیراً خود اداره است. مزیت این است که سازمان از بارهایی که به عنوان خدمات بر دوش شرکت های خارجی بار می شود (با استفاده از فوت و فن خارجی)، یک پیامد مستقیم این است که کنترل مستقیم و ثابت بر آنچه در برون سپاری انجام می شود از بین می رود.

تخمین هزینه یک مشکل عمده برای فناوری اطلاعات است، به ویژه اگر به منظور تخمین صرفه جویی احتمالی که پذیرش یک فناوری می تواند ایجاد کند باشد (مثلاً: با یک ایمیل، تخمین اینکه در کجا پس انداز می کنید دشوار است).

رقمی که ارزش وابستگی به آن را فرض می کند، می تواند هزینه های فناوری اطلاعات را کاهش دهد

CIO است (Chief Information Officer)، زیرا نشان می دهد که قدرت او به پولی که مدیریت می کند بستگی ندارد، بلکه بستگی به میزان پس انداز شرکت دارد.

وضعیت موجود در سازمان ها دارای ویژگی های مختلفی است

این فناوری با افزودن قطعات، خود را به طور کلی حول یک ERP طبقه بندی و سازماندهی مجدد کرده است. سطح ناهمگونی با این واقعیت پیچیده می شود که هم سیستم های دسته ای و هم سیستم های آنلاین (مبتنی بر وب، ....) وجود دارد.

دسترسی به کلیه خدمات ارائه شده توسط سیستم ها از طریق رایانه شخصی می باشد.

مشکل برای کسانی که از فناوری ها استفاده می کنند و برای کسانی که آنها را تولید می کنند ارزیابی آنچه در دسترس است است و برای انجام این کار باید معیارهای دقیقی پیدا کرد.

مطالعه موردی انتخاب شده: «خدمات واحد بسته (UPS): تحویل بسته‌ها و تجارت الکترونیک راه حل ها "، آگهی اپرا مرکز سیستم های اطلاعاتی (MIT).

معرفی

UPS با داشتن 15 میلیون بسته در روز، رهبر جهانی حمل و نقل بسته است.

این شرکت که در سال 1907 با نام شرکت پیام رسان آمریکایی تأسیس شد، در طول قرن اعتبار خود را به عنوان یک شرکت حمل و نقل قابل اعتماد و کارآمد افزایش داد تا اینکه در آغاز قرن حاضر با حدود 2000 میلیون بسته، بزرگترین سازمان حمل و نقل روی کره زمین بود. حمل و نقل به بیش از 13 کشور در روز.

در سال های اخیر، تجارت خود را بسیار فراتر از حمل و نقل "ساده" اشیا گسترش داده است: با سرمایه گذاری در تحقیق و بهره برداری از پتانسیل فناوری اطلاعات، بسیاری از خدمات اضافی را معرفی کرده است.

فناوری این شرکت انتخابی نبود که توسط اولویت‌های خاص دیکته شود. معرفی خدمات با تکنولوژی بالا در دهه 80 توسط رقبا هیچ تمایلی برای تقلید در مدیریت ایجاد نکرد و در واقع بی میلی برای صرف بیش از 1٪ از بودجه سالانه برای سیستم های فناوری اطلاعات وجود داشت. تنها تغییر رهبری در سال 1986 بود که باعث تغییر مسیر سودمند شد که منجر به سرمایه گذاری های هنگفت و ایجاد یک پارک خدماتی گسترده شد. بین سال‌های 1986 و 1996، یو پی‌اس بیش از 11 میلیون دلار به IT سرازیر کرد و پایگاه حرفه‌ای IT خود را از 100 به بیش از 4000 افزایش داد.

این تصمیم عواقبی بر روی سیستم ها و خدمات ارائه شده داشت مشتریان، بهینه سازی فعالیت ها، روابط با شرکا و مدیریت پرسنل.

سیستم

در آغاز داغ سرمایه‌گذاری‌های فناوری اطلاعات، UPS بلافاصله یک مرکز در نیوجرسی ایجاد کرد که به ذخیره‌سازی و پردازش داده‌ها اختصاص داشت. اطلاعات; این مجموعه باید نقش پایگاه داده تمام حقایق و اطلاعات مربوط به سازمان را متمرکز کرد و یک نقطه دسترسی واحد را برای همه شعب شرکت فراهم کرد.

db مرکزی بیش از هر چیز برای اطمینان از قابلیت های ردیابی، یعنی آگاهی در هر لحظه از موقعیت یک بسته ضروری بود. این نوآوری که توسط مسابقه معرفی شد، بسیار مورد استقبال قرار گرفت مشتریان. بنابراین UPS سرمایه گذاری در آن را ضروری دانست

یک شبکه مویرگی که این جریان اطلاعات را امکان پذیر می کرد: این شبکه که نام UPS Net را گرفت در سال 1990 راه اندازی شد.

Il پایگاه داده باید نه تنها اطلاعات بسته‌ها (مقدار بسیار زیاد، حدود 200 ویژگی برای هر کالای ارسالی) بلکه در مورد جنبه‌های دیگر نیز شامل می‌شد: تدارکات، اطلاعات از مشتریان و کارکنان این مدیریت از اطلاعات بر کسب‌وکار اصلی UPS، روش‌های سازمانی و روش‌های همکاری آن تأثیر گذاشته است.

هنگامی که یک زیرساخت مستحکم تضمین شد، UPS شروع به استفاده از فناوری کسب و کار خود کرد. در سال 1993 DIAD را معرفی کرد، یک سیستم تشخیص خودکار بسته که در زمان واقعی، بسته را شناسایی کرده و به روز رسانی می کند. پایگاه داده با عملیات انجام شده بر روی آن (خروج، حمل و نقل، جمع آوری و غیره). DIAD از یک ترمینال کوچک تشکیل شده است که در حال حاضر مبتنی بر ویندوز موبایل است. dato تحت مدیریت به هر کسی که بسته ها را مدیریت می کند. این ترمینال مجهز به آخرین هنر اتصال است (نسخه چهارم که در حال حاضر در حال استفاده است، دارای Wi-Fi و GPRS است، همچنین بلوتوث و مادون قرمز برای اتصال به رایانه و چاپگرها) و البته GPS، کمک به رانندگان در بهینه سازی مسیرها و به روز رسانی موقعیت فعلی بسته. تجزیه و تحلیل اطلاعات ارسال شده توسط DIAD ها تعداد زیادی از اطلاعات را نشان می دهد اطلاعات که شرکت برای نمایه i مشتریان، برای بهینه سازی جریان محموله ها و عملی ساختن هزینه یابی مبتنی بر فعالیت. در ضمن بیا اطلاعات هرگونه "نقص" یا ویژگی خاصی در طراحی محموله ها ظاهر می شود مشتریانکه به UPS امکان ارائه خدمات مشاوره و مهندسی مجدد را می دهد. بهینه سازی محموله ها، زمینه کلاسیک تحقیقات عملیاتی که در فناوری اطلاعات اعمال می شود، استاد فعالیت های UPS است.

انفجار شبکه جهانی وب در اواسط دهه 90 فرصت های جدیدی را به وجود آورد که منجر به معرفی طیف گسترده ای از خدمات مبتنی بر اینترنت (ابزار آنلاین یو پی اس). این یکی از اولین شرکت هایی بود که خود را داشت سایت اینترنتی و مدتها قبل از نظریه پردازی به اصطلاح تجارت الکترونیک، پتانسیل قرار گرفتن خود را بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان حس کرد و خرده فروشان و توزیع کنندگان را از زنجیره حذف کرد.

تمام سیستم های IT به صورت داخلی در UPS توسعه یافته اند. بسیاری از برنامه ها در انحصار شرکت باقی نمانده اند - به عنوان مثال، سیستم های ردیابی یا تخمین هزینه ذکر شده به روز شده در زمان واقعی در سراسر سیاره - اما در دسترس قرار گرفته اند. مشتریان: هر کسی که بخواهد می تواند این برنامه ها را حتی در سیستم های ERP در نرم افزار خود ادغام کند. UPS APIها و مستندات را ارائه می دهد و فقط از برند درخواست می کند.

با در نظر گرفتن این تغییر در هدف برنامه - از استفاده داخلی به توسعه مشتری مدار - بخش های فناوری اطلاعات شروع به توسعه تا حد امکان تعامل پذیر و ماژولار کرده اند:

پذیرش سیستماتیک استانداردهای باز، UPS را در وهله اول برنده کرده است، و امروزه، بسیاری از شرکت ها به راحتی عملکرد UPS را در نرم افزار خود قرار می دهند.

ماژولار بودن استفاده مجدد و به روز رسانی کد، تسریع بهبودها و پیاده سازی های جدید را تسهیل می کند. متأسفانه، محدودیت های بودجه، این مسابقه را مختل می کند. این جنبه در پاراگراف سازمان بهتر دیده خواهد شد.

ساختار بسیار متمرکز سیستم‌هایی که تاکنون توضیح داده شد، بسیار مستعد وقفه‌های ناگهانی در صورت بروز بلایا بود. شرکتی مانند یو پی اس نمی تواند از عهده خرابی ها برآید. به همین دلیل، در سال 1996 مدیر ارشد اطلاعات تصمیم به معرفی یک مرکز داده به موازات آن گرفت آتلانتا که همه عملیات را تکرار می کند و تداوم کسب و کار مطلوب را تضمین می کند. استحکام و کارایی یو پی اس به قدری بالاست که شرکت می تواند

ضمانت حمل و نقل در بازه زمانی بسیار کوتاه (حتی یک ساعت برای خدمات مهم).

در میان نوآوری‌های فناوری مربوطه در سال‌های اخیر، UPS برچسب‌گذاری RFID بسته‌های ویژه خود را معرفی کرده است، انتخابی که باعث سرعت بخشیدن به مراحل تشخیص و حل مشکل خواندن برچسب‌های بصری (مانند بارکد) روی بسته‌هایی با شکل نامنظم شده است. علاوه بر این، یک سیستم تشخیص صدا (UPS Interactive VoiceResponse) برای کاهش بار کاری انسان روی تابلوهای تلفن ایجاد شد. همانطور که مشاهده می شود، UPS توجه ویژه ای به تکامل سیستم های خود دارد و با کمال میل از هر فناوری جدیدی که می تواند بهره وری را افزایش دهد استقبال می کند.

سازماندهی

تصمیمات استراتژیک در یو پی اس بر اساس تجزیه و تحلیل گرفته می شود اطلاعات توسط دو مرکز پردازش داده جمع آوری شده است اطلاعات، سازماندهی شده در انبار داده و از طریق یک سیستم اطلاعات سازمانی پیشنهاد شده است. تا جایی که به استراتژی های بلندمدت مربوط می شود، UPS به طور مداوم فعالیت های اطلاعاتی و مهمتر از همه تجزیه و تحلیل بازار را انجام می دهد. با بررسی دوره ای پیشنهاد رقیب، او می تواند سعی کند شکاف را پر کند (تشبیه رقابتی).

تصمیمات در داخل UPS در ابتدا تنها پس از ارزیابی توسط کمیته مدیریت ارشد گرفته شد. پس از فرآیند کامپیوتری، کمیته راهبری فناوری اطلاعات، متشکل از چهار کارشناس که هر سه ماه یک بار، جهت فناوری را تحمیل می کنند، معرفی شد. در طول سال، کمیسیون ایده‌ها و درخواست‌های بخش‌های مختلف شرکت را جمع‌آوری می‌کند. از آنجایی که همانطور که گفته شد، دپارتمان‌های فناوری اطلاعات همگی در دو دفتر موازی جمع‌آوری شده‌اند - و پیش‌بینی نمی‌شود که زیرگروه‌هایی به نیازهای واحدهای واحد اختصاص داده شوند - پروژه‌های مقطعی مورد پسند قرار می‌گیرند. از آنجایی که بودجه نامحدودی وجود ندارد، من تصمیم گرفتم پروژه هایی را که باید توسعه یابند، با اولویت آنها را سفارش دهم. ارتباط توسط کمیته راهبری بر اساس هزینه‌ها و منافع مورد انتظار محاسبه می‌شود: یک سیستم پشتیبانی تصمیم، اطلاعات، بر اساس پارامترهایی مانند بازده مورد انتظار سرمایه گذاری، تأثیر بر سایر سیستم ها / رویه ها و غیره. سپس پروژه های با اولویت بالاتر مورد بحث قرار می گیرند و در نهایت اندازه آنها تغییر می کند. در نهایت بودجه و منابع انسانی تعیین می شود. جنبه مهم این مکانیسم این است که سیستم تصمیم‌گیری پروژه‌های کوتاه‌مدت را ترجیح می‌دهد، زیرا اگر اجرای آن بیش از یک سال طول بکشد، UPS معتقد است که بازار قبل از تکمیل توسعه تغییر کرده است.

کمیته راهبری ایجاب می کند که همه برنامه ها منعکس کننده سبک و گرافیک شرکت باشند. به همین دلیل، او الگوهایی را که برای هر نرم‌افزار توسعه‌یافته استفاده می‌شود، روی جدول تصمیم می‌گیرد. کل سازمان باید رعایت شود.

با توجه به اهدافی که مستقیماً با فناوری اطلاعات مرتبط نیستند، مدیریت ارشد یو پی اس با بهره گیری از پلتفرم Radian6 که شبکه های اجتماعی اصلی (فروم ها، وبلاگ ها، و... فیس بوک, لینک، توییتر، یوتیوب و غیره) و داشبوردهای خلاصه ای از شهرت شرکت را به صورت آنلاین ارائه می دهد. در میان جنبه های دیگری که تحت نظارت دقیق قرار دارد، بهره برداری از برند نیز وجود دارد.

به منظور کشف امکانات کاملاً جدید، یو پی اس نیز دارد dato شروع یک بخش به نام e-Ventures که مسئول شناسایی مرزهای تجاری جدید در زمینه وب است که به فعالیت های رقابتی نسبت داده نمی شود و می تواند شراکت های جدیدی را با سایر شرکت ها ایجاد کند. اولین محصول e-Ventures تایید شده توسط

مدیریت ارشد در سال 2000 UPS e-Logistics بود، یک پلت فرم جامع مدیریت حمل و نقل آنلاین برای شرکت هایی که UPS را به عنوان پیک استاندارد خود انتخاب می کردند. ایده تدارکات الکترونیکی ارائه یک بسته یکپارچه واحد است که هر کمکی را که ممکن است نیاز داشته باشید ارائه می دهد: از مدیریت انبار گرفته تا ردیابی، از طریق مدیریت سفارش، پشتیبانی تلفنی و غیره. E-Ventures به طور متوسط ​​حدود XNUMX پیشنهاد نوآورانه در سال تولید می کند.

در سال 1997 UPS صندوقی به نام صندوق سرمایه گذاری استراتژیک UPS تأسیس کرد که نظارت، ارزیابی و سرمایه گذاری در شرکت های نوظهور را که بازارها و فناوری های جدید مورد علاقه را کشف می کنند، ایجاد کرد. این صندوق در سال 2004 شرکت Impinj را که تولیدکننده برچسب های RFID است، شناسایی کرد و منجر به خرید آن شد.

همکاری

همانطور که از پاراگراف های قبل مشاهده می شود، یو پی اس انواع مختلفی دارد مشتریان:

افراد خصوصی که بسته ها را برای یکدیگر ارسال می کنند.

شرکت‌هایی که برای تحویل بسته‌ها به آن متکی هستند مشتریان

(تجارت آنلاین بدون هیچ واسطه ای)

شرکت هایی که نه تنها بسته ها را ارسال می کنند، بلکه از برنامه های IT خود نیز استفاده می کنند.

ارتباط با آی مشتریان نوع اول عمدتاً از طریق مراکز تماس صورت می‌گرفت، اما با گسترش وب، بسیاری از فعالیت‌های پشتیبانی به ایمیل منحرف شد. به عنوان مثال، می توانید اعلان های ایمیلی از وضعیت حمل و نقل دریافت کنید یا مستقیماً آن را از سایت بررسی کنید. مازاد پرسنل تلفن، که سیستم تشخیص صدا نیز به آن کمک کرد، به UPS اجازه داد تا یک جبهه تجاری جدید ایجاد کند: امتیاز چنین پرسنلی به شرکت های شریک (خدمات ارتباط تجاری UPS).

سازمان‌هایی که از خدمات فناوری اطلاعات استفاده می‌کنند می‌توانند از طریق بخشی از سایت که از طریق احراز هویت به آن دسترسی پیدا می‌کند، با UPS ارتباط برقرار کنند. برای جلوگیری از ارضای حجم عظیمی از درخواست‌های تکراری، UPS مجموعه‌ای از پرسش‌های متداول را به همه زبان‌ها و پایگاه دانشی راه‌اندازی کرده است که در آن می‌توانید سریع‌تر پاسخ را پیدا کنید.

تنها یک نوع همکاری وجود دارد که بدون دخالت سیستم‌های موردی اتفاق می‌افتد، و آن همکاری با شرکای است که به خدمات اضافی علاقه نشان نمی‌دهند. این شرکت‌ها شخصاً توسط یک مدیر حساب تجارت الکترونیکی تماس می‌گیرند که هر گونه عملکردی را از پورتفولیوی UPS پیشنهاد می‌کند که بر اساس تجزیه و تحلیل محموله‌ها و بارها، می‌تواند سودمند باشد.

همکاری داخلی در یو پی اس به روش های مختلفی صورت می گیرد:

مدیران از طریق تلفن و / یا ایمیل کار می کنند. خدمات مناسب فروش بلیط مبتنی بر وب، گردش کار را برای مشکلات فنی مدیریت می کند. یک برنامه کاربردی موقت، همچنین مبتنی بر وب، مسئول جمع آوری و سازماندهی پیشنهادات نوآورانه است که در پایان سال توسط کمیته راهبری فناوری اطلاعات تجزیه و تحلیل خواهد شد.

رانندگان از طریق مینی ترمینال DIAD که دائماً متصل است با شعب یا دفتر مرکزی ارتباط برقرار می کنند. دفاتر اداری می توانند اطلاعات فوری (مثلاً در مورد ترافیک، تغییر مقصد و غیره) را انتقال دهند و آن را روی صفحه نمایش نشان دهند.

مبانی فناوری اطلاعات برای سازمان

بخش دوم دوره:درس 7-12

جزوات نوشته شده توسط:

آنتونیو سپارانو، وینچنزو بس کن مونیکا منونسین، الساندرو ری

توسط پروفسور جورجیو دی میشلیس بررسی شد تا از عدم وجود اشتباهات اطمینان حاصل شود.

توزیع های تقویت شده توسط دکتر استفانو فانتین

برای معرفی نوآوری در داخل شرکت، قبل از هر چیز لازم است زیرساخت های تکنولوژیکی که در اختیار داریم را بشناسیم. مهم است و همراه با تکامل سیستم های اطلاعاتی است و برای تحقق این تحول باید فناوری ها را در نظر گرفت.

ابداع

دهه 60 / 70

سیستم های پذیرفته شده: سیستم های مدیریت عملیات.

محل: در خانه 1 / در خدمات.

تکنولوژی: Mainframe2

شرکت ها در بحبوحه توسعه صنعتی هستند، با اقتصاد جهانی که پس از جنگ بهبود یافته است و تجارت به طور چشمگیری رشد می کند. با این حال، این اتفاق در همه جا نمی افتد، بلکه در تعداد محدودی از کشورهای صنعتی رخ می دهد. L'ایتالیادر پذیرش فناوری‌های اطلاعاتی (نه در طراحی آن‌ها، همانطور که اولیوتی نشان می‌دهد)، کمی از سایر کشورها عقب بود.

دهه 80 / 90

سیستم های پذیرفته شده: سیستم های مدیریت کسب و کار.

محل: در خانه.

تکنولوژی: در ایستگاه های کاری LAN، VPN در موارد نادر، شبکه های ستاره

شرکت ها در حال توسعه هستند، اما اولین بحران نفتی ظاهر می شود: این یک زنگ خطر است، اما به عنوان یک مرحله گذرا دیده می شود. بحران نفت مانعی بر سر راه رشد اقتصادی است و وضعیت را با بی ثباتی بسیار بالایی همراه می کند: در بسیاری از کشورها تورم بسیار بالا وجود دارد، ارزش پول کاهش می یابد و هزینه های انرژی و نیروی کار افزایش می یابد. در این دوره بود که ایده توسعه در مناطقی که نیروی کار ارزان بود رشد کرد. این چیزها را به طور قابل توجهی تغییر می دهد: در ایتالیا در آن سال‌ها تحولی استراتژیک در شرکت‌های محرک توسعه رخ داد که تا کنون بر تولید محصولات ارزان‌قیمت متمرکز بودند. بنابراین، شرکت هایی ظهور می کنند که واجد شرایط عالی کیفیت کار خود (نساجی، مد، مکانیک، شیمی) هستند. در بخش های مختلف، "ساخت ایتالیا" مترادف با کیفیت می شود. اما توسعه غول‌هایی مانند روسیه، هند و چین منجر به موقعیت‌هایی می‌شود که مدل‌های اقتصادی شناخته‌شده پیش‌بینی نمی‌کنند: مصرف چهار برابر می‌شود و این کشورها در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که قبلا تجربه نکرده بودند.

دهه 90 / 00

سیستم های پذیرفته شده: ERP

محل: ln house / برون سپاری.

تکنولوژی: هدف عمومی (به عنوان مثال رایانه شخصی) از طریق اینترنت

در این دوره، اقتصاد توسط دو عامل اصلی هدایت می شود: بی ثباتی و افزایش رقابت. شرکت ها سعی می کنند موقعیت خود را تغییر دهند و نقش های دیگر و فناوری های دیگر را بیابند. شرکت ها ممکن است فکر کنند که افق خاصی نسبت به حرکت خود دارند. در حالی که در دوران توسعه اقتصادی منابع فراوان بود و تضمین وجود آنها در سالهای بعد وجود داشت، بنابراین آزادی مانور برای تغییرات استراتژیک حتی در کوتاه مدت وجود داشت، اکنون باید برنامه ریزی بهتری برای استفاده از منابع برای دوره های طولانی انجام داد. . به‌ویژه برای فناوری‌های الکترونیک و اطلاعات، بی‌ثباتی دنیای مدرن به این معناست که یک محصول برنده در یک لحظه خاص، مطمئن نیست که بتواند مدت زیادی در بازار دوام بیاورد. این در کوتاه مدت و حتی بیشتر از آن در بلند مدت صادق است.

دهه 00 / 10

ما هنوز در بازی هستیم!

دهه 10 / 20

چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اولین فناوری موجود، پردازنده مرکزی (IBM S / 3603) است جزو اولین افرادی است که به این شرکت می پیوندد). در بخش ITC، نوآوری عظیم است و شرکت های زیادی وجود دارند که متولد می شوند، به طور مداوم توسعه می یابند، اما به سرعت ناپدید می شوند، گاهی اوقات جذب می شوند (مانند Netscape، معروف به مرورگر همنام، اکنون بخشی از AOL است)، گاهی اوقات نه.

ساختار بازار فناوری اطلاعات قوانین بسیار دقیقی را برای نوآوری دیکته می کند.

با گسترش اولین اتصالات، پایانه هایی برای دسترسی از راه دور به یک کامپیوتر مرکزی (توپولوژی ستاره ای) متولد شدند. سپس شبکه با قرار دادن سرورهای میانی توسعه یافت. فقط بعدا می رسد اینترنت، زیرساختی که به ما امکان می دهد a

انبوهی از معماری های مختلف (سلسله مراتبی، نظیر به نظیر4، مشتری-سرور5، حلقه...). که در اینترنت همه چیز میانی بین دو پایانه ارتباطی پنهان است، ساختارها پس از توسعه شبکه تعریف می شوند. آزادی ترسناکی برای ما فراهم می کند: ما دیگر نیازی به ساختاری نداریم که به ما اجازه دهد نظم ایجاد کنیم. اینترنت مطمئناً یک فناوری عظیم است (به معنای انگلیسی این اصطلاح، یعنی با ابعاد بزرگ).

این سفر تاریخی برای درک سیستم های اطلاعاتی و به طور کلی فناوری ها مهم است، زیرا:

شرکت ها و به طور کلی سازمان ها فرزندان سنت خود هستند و تجربه آنها تفاوت را ایجاد می کند.

شرایط سیاسی-اجتماعی یک جزء محیطی غالب است.

تکامل و وضعیت هنر نیز تابع مسیرهای کاربران است.

ما بیش از پیش شاهد تحول مشترک انتخاب های شرکت بر اساس تکامل خود هستیم. مشتریان.

همانطور که کلی در "Angelus Novus" خود به تصویر می کشد، "فرشته نوآوری باید چشمی به گذشته داشته باشد"، یعنی برای انجام کارهای جدید باید به گذشته نگاه کنیم.

تکامل احتمالی سیستم های اطلاعاتی

سیستم های ERP، تحت سلطه SAP و اوراکل در دهه 70 متولد شدند. آنها برای شرکت هایی ساخته شده اند که دارای فناوری ها و ساختارهای متفاوتی با ساختارهای فعلی بودند که برای محیطی طراحی شده بودند که در آن بازار با ثبات بود.

بنابراین واضح است که نیاز به معرفی نوآوری وجود دارد، اما ما توسط برخی عوامل محدود شده‌ایم، اصلی‌ترین عامل مقاومت در برابر تغییر توسط افرادی است که از سیستم‌های موجود استفاده می‌کنند، زیرا تغییر مستلزم یادگیری و مطالعه چیز جدیدی است. که همیشه به خوبی دیده نمی شود).

سیستم عامل های مورد استفاده امروزه عمدتاً هستند

یونیکس (40 سال)

ویندوز (30 سال)

لینوکس (20 سال)

این سیستم ها در دوره ای متولد شدند که در آن فناوری اطلاعات بر روی رایانه های کوچک تا متوسط ​​انجام می شد. با گذشت زمان، همین سیستم ها به ایستگاه های کاری و سرورها گسترش یافته اند.

این نگران‌کننده است که در دنیای امروز هیچ سیستم پیچیده‌تری نسبت به سیستم‌های موجود وجود ندارد: برای مثال با نگاه کردن به وب، می‌توان به معرفی یک سیستم عامل جدید فکر کرد که از برچسب‌ها برای یک صفحه از یک سند پشتیبانی می‌کند.

"عامل 9x"

در تلاش برای معرفی نوآوری، مهم است که ارزش مناسبی را به نوآوری نسبت دهیم که می تواند برای کاربر نهایی داشته باشد.

وقتی فردی نوآوری ایجاد می کند، باید از این واقعیت آگاه باشد که به این نوآوری ارزشی نسبت می دهد که سه برابر آن چیزی است که توسط کاربران درک می شود. این به این دلیل است که مخترع فقط جزء نوآورانه را می بیند، اما نیازی به تغییر اکوسیستمی که در آن زندگی می کند را نیز درک نمی کند. افرادی که از فناوری‌ها استفاده می‌کنند و نوآوری به آن‌ها ارائه می‌شود، به نوبه خود ارزش سه‌گانه‌ای را به برنامه‌هایی که می‌دانند چگونه استفاده کنند نسبت می‌دهند، زیرا یادگیری آن‌ها برای آن‌ها هزینه زیادی داشته است و بنابراین دقیقاً به این دلیل ارزش دارند که می‌دانند چگونه از آنها استفاده کنند.

بنابراین برای اینکه نوآوری شانس جایگزینی موفقیت آمیز موجود را داشته باشد، باید نه برابر بهتر باشد ("عامل 9x")، یعنی باید یک نوآوری کاملاً متفاوت باشد که واقعاً زندگی مردم را تغییر دهد.

بنابراین، برای معرفی نوآوری، لازم است سیستم‌هایی ایجاد شوند که هزینه‌های یادگیری بسیار پایینی داشته باشند (در حالت ایده‌آل صفر) و بنابراین جایگزین سیستم موجود شوند، تجربه کاربر را بهبود بخشند، اما به طور طبیعی با اکوسیستم موجود سازگار شوند.

کالا:

یک کالا یک شی مورد استفاده رایج است که کیفیت آن به ندرت مشخص می شود، زیرا آنها بر اساس یک استاندارد تعریف شده و قابل ردیابی هستند. اینکه چه کسی کالا را تولید می کند، مهم نیست، زیرا هیچ تمایزی برای آن محصول در بازار وجود ندارد. به عنوان مثال به یک اسپرسو یا یک پشته از ورقه ها فکر کنید: استانداردهای کیفیتی وجود دارد که در حال حاضر گسترده شده اند و نیازی به تعیین یا تمایز ندارند.

کیفیت یک کالا معمولاً بالاتر از یک محصول کم ارزش است، دقیقاً به این دلیل که استانداردهای کیفیت گسترده و تضمین شده را برآورده می کند. برعکس، کیفیت یک محصول موقتی نسبت به کالاها برتری دارد.

هنگامی که یک فناوری به یک کالا تبدیل می شود، به این معنی است که مشکلاتی که با آن روبرو بود تمام شده است: این فناوری کاملاً در حوزه خود نصب شده است (مثلاً یک ویرایشگر متن، یک چاپگر اداری). در دنیای سیستم های اطلاعاتی، اگر به دنبال یک جزء هستیم، اما زیاد به عملکرد آن از نظر عملکرد اهمیت نمی دهیم، احتمالاً به دنبال یک کالا هستیم.

در صنعت فناوری اطلاعات، نیاز به نوآوری در حال مختل شدن است، زیرا نوآوری معرفی شده کمتر و کمتر در سیستم وجود دارد و این کل صنعت را در معرض خطر قرار می دهد: بدون نوآوری، سرمایه گذاری کاهش می یابد.

با این حال، معرفی نوآوری، به ویژه برای یک شرکت بزرگ آسان نیست: اگر یک محصول گسترده در بازار داشته باشد، این محصول به عنوان یک استاندارد تلقی می شود. معرفی نوآوری آغوشی را در درک استاندارد باز می کند، بنابراین یک دوره گذار آغاز می شود که در آن یک رقیب می تواند وارد بازار شود و به یک حضور مهم تبدیل شود.

رشد رقابت به تولید نوآوری نمی انجامد، بلکه تمایل دارد محصولات را به همان نقطه همگرایی برساند. برای رهبران صنعت، معرفی نوآوری:

باعث از بین رفتن رابطه قبلی با بازار می شود.

منافع اقتصادی قابل توجهی ایجاد نمی کند.

سردرگمی در بین آنها افزایش می یابد مشتریان;

این شرکت را به خود نوآوری متصل می کند: در صورت شکست، این نوآوری کامل خواهد بود زیرا امکان بازگشت به عقب وجود ندارد.

بنابراین لازم است با ایجاد یک محیط ارتباطی بهینه با مشتری، علاقه آنها را جلب کرد تا بتوان نوآوری را در بازار معرفی کرد. همانطور که قبلاً گفته شد، ویژگی های ارائه شده باید با هزینه یادگیری اساساً صفر بسیار سودمند باشند.

در مورد یک شرکت، واضح است که نیازهای آن می تواند تغییر کند. انتخاب های گذشته شرکت بر ساختار سیستم اطلاعاتی که استفاده می کند تأثیر گذاشته است. به طور مشابه، ساختار داده شده به سیستم اطلاعاتی شرکت بر آینده آن تأثیر می گذارد: آنچه وجود دارد، انتخاب ها را مشروط می کند و پیش داوری هایی را ایجاد می کند (که به عنوان باورها و عادات به دلیل موقعیت های بسیار پایدار درک می شود).

به عنوان مثال، تا دهه 60 / 70 تصور می شد که زبان بیضوی (یعنی که در آن بیضی رخ می دهد، یعنی حذف کلمات) مشروط به همزمانی (یعنی استمرار زمانی) است، اما نه با مکان مخاطبین. همچنین می توان از طریق تلفن صحبت کرد). با این حال، ورود ایمیل باعث شده است که این اعتقاد کاهش یابد: نه همزمانی و نه محلی بودن بر درک ما از زبان تأثیر نمی گذارد، که در عوض منحصراً به زمینه بستگی دارد. جهان پس از درک این موضوع تغییر نکرده است، اما این درک به ما امکان می دهد چیز جدیدی را تصور کنیم.

برای درک سیستم های اطلاعاتی مورد استفاده در یک سازمان، دو داستان باید در نظر گرفته شود:

تاریخچه فناوری، زیرا اگر شرکتی سی سال پیش متولد شود، فناوری هایی که اتخاذ خواهد کرد تا حد زیادی تحت تأثیر تاریخ خواهد بود.

تاریخچه شرکت ها، زیرا برای بسیاری از شرکت ها تاریخچه خطی نیست، بلکه مشمول ادغام، اسپین آف، اکتساب است و بنابراین سیستم اطلاعاتی آنها با آنها تغییر خواهد کرد.

تکامل شرکت برای کسانی که سیستم های اطلاعاتی را توسعه می دهند مهم است: سیستم های اطلاعاتی موجودیت های پویایی هستند و گاهی اوقات در معرض ضرب الاجل های بسیار فشرده هستند.

برای توسعه سیستم اطلاعاتی یک شرکت، قبل از هر چیز لازم است که بدانیم نیازهای سازمان ها چیست. اولین گام این است که نیازهای شرکت را تفسیر کنید و بدانید که چگونه مشکلات را درک کنید و سعی کنید ایده نحوه عملکرد آن را درک کنید. در واقع، امروزه سازمان‌ها دیگر قادر نیستند آنچه را که نیاز دارند، بدون تصور راه‌حلی که می‌خواهند بیان کنند (به عنوان مثال، آنها از «مدیریت تدارکات» درخواست نمی‌کنند، بلکه درخواست « پایگاه داده برای تدارکات "). بنابراین وظیفه ما این است که بدانیم چگونه این نیازها را تفسیر کنیم: هر شرکت اهداف و دلایل متفاوتی دارد، بنابراین لازم است سیستم هایی ایجاد کنیم که به تک تک نیازها پاسخ دهند.

بنابراین اولین مشکل این است که بتوانیم:

تمام اطلاعات ممکن را شناسایی کنید، زیرا دسترسی به همه آنها غیرممکن است، زیرا هیچ کس در شرکت از تک تک قسمت های سیستم در اختیار خود نمی داند.

توانایی مشاوره دادن به شرکت در انتخاب های مورد نظر، گوش دادن به نیازهای آن.

سپس می‌خواهیم سه وجه سیستم‌ها را متمایز کنیم، سطوح یکپارچگی بین این حقایق را تجزیه و تحلیل کنیم، نقاط سختی و مشکلات در حال ظهور را شناسایی کنیم (آنها به ما نشان خواهند داد که سؤالاتی که نقاط سختی مشکلات را نشان می‌دهند از کجا می‌آیند. ).

با توجه به استحکامی که مشکلات در معرض آن قرار می‌گیرند، دیگر مسئله ادغام الف نیست dato X با a dato Y، اما برای تعریف امکانات یکپارچه سازی است. هزینه های یکپارچه سازی باید کاهش یابد و به یک سازمان اجازه دهد تا ساختار خود را به طور اساسی تغییر دهد.

مشکل دیگری که باید با آن روبه‌رو بود این است که خدمات را کجا قرار دهیم: می‌توان شرکت را با یک ایمیل تجهیز کرد، اما اگر مثلاً یک سیستم مدیریت مشتری وجود داشته باشد، می‌توانیم ایمیل را با آن سیستم ادغام کنیم. در واقع، امروزه بسیاری از سیستم‌های مدیریت اسناد، فناوری‌هایی مانند پست الکترونیکی را ادغام می‌کنند.

مشکل ادغام نیز در این زمینه مطرح می شود: هر چه بیشتر به سمت i حرکت کنیم

گروپ‌افزار، مشکلات یکپارچه‌سازی در مورد ابزارهای مورد استفاده و بخش‌های استفاده از آنها بیشتر می‌شود.

برای بهتر فکر کردن، تصویری از آنچه در آن است می‌سازیم ایتالیا، به دو دلیل:

احتمالاً در حال تجزیه و تحلیل سازمان های ایتالیایی خواهیم بود.

شرکت های ایتالیایی ویژگی های منحصر به فردی دارند.

شرکت های ایتالیایی

شرکت‌های ایتالیایی باید به گروه‌هایی با ویژگی‌های متمایز طبقه‌بندی شوند، اما همیشه بتوانند هر شرکت را به‌طور منحصربه‌فرد شناسایی کنند. این ما را در توانایی تولید ایده های موردی برای هر شرکت، اما به صورت ماژولار و با پایه مشترک راهنمایی می کند.

'Lایتالیا è uno dei più importanti produttori manifatturieri del mondo ed è il 5° esportatore al mondo, in اروپا è secondo solo alla آلمان. A parte i beni culturali, l’industria manifatturiera è la nostra prima risorsa e ci permette di avere un buon tenore di vita.

در بازار، ما در برخی از بخش‌های B2C قوی هستیم (Business To Consumer)، اصلی ترین آنها مد، مبلمان، لوازم "سفید" (یخچال، ماشین لباسشویی و آنهایی هستند که معمولاً به رنگ سفید هستند). در لوازم کوچک ما بسیار قوی هستیم، در میان اولین ها در جهان. علاوه بر این، ما در زمینه ابزارهای کشاورزی و غذایی و کشاورزی هستیم.

صنعت مکانیک بسیار قوی است، نه تنها در اتومبیل و موتور سیکلت، بلکه در مکانیک B2B (Business To Business): ماشین آلات بستنی، کاغذ و نجاری.

ما در میان تولید کنندگان کاشی، قاب شیشه، رنگ و رنگ پیشرو هستیم. رهبری ما به شدت به دلیل نوآوری و کیفیت بالا است، نه لزوماً از نظر مقدار فروخته شده. چنین رهبری به هیچ وجه تضمین شده نیست: رقبای با چرخه های توسعه سریعتر می توانند آن را در بحران قرار دهند.

در کشور ما هزاران شرکت جالب تحت پروفایل های مختلف وجود دارد. این نشان می‌دهد که ما شرکت‌های بزرگی نداریم، اگر نگوییم شرکت‌هایی که دولت در آنها نقش مهمی دارد و می‌تواند در آنها عمل کند و آنها را تنظیم کند، اما در نتیجه در بازار آزاد واقعی کار نمی‌کنند.

Lو شرکت های ایتالیایی را می توان با برخی ویژگی ها توصیف کرد:

رقابت جهانی؛

آنها کوچک هستند (نه همه آنها، اما ما تعداد زیادی کسب و کار متوسط ​​و متوسط ​​/ کوچک داریم).

آنها نوآورانه هستند.

آنها ریشه در قلمرو دارند.

آنها ساختار شبکه ای دارند.

آنها توسط یک استاد / بنیانگذار رهبری می شوند.

آنها تلاش می کنند تا فراتر از نسل اول یا دوم دوام بیاورند.

آنها به سرعت رشد می کنند؛

آنها کامپیوتری ضعیفی دارند.

به عنوان شرکت های کوچک اما رقابتی جهانی، آنها را "چند ملیتی جیبی" می نامند. محصولات آنها ناپایدار در نظر گرفته می شود. آنها شرکت هایی هستند که متولد شده اند و هنوز در "مناطق صنعتی" قرار دارند و با شرکت های دیگر همکاری می کنند و بنابراین شبکه ای از شرکت ها و سازمان ها را تشکیل می دهند که در سطح بین المللی قوی است. اثربخشی شبکه بر اثربخشی عملیات آنها تأثیر می گذارد. بنابراین، مناطق صنعتی به مناطقی با برخی از بهترین شرکت های جهان تبدیل می شوند.

اکثر کارآفرینان این شرکت ها با ریشه داشتن در قلمرو، در ارتقای قلمرو نیز نقش دارند، زیرا اگر کیفیت قلمرو بالا باشد، کیفیت کار نیز بهتر است.

رهبری این شرکت ها اغلب به یک فرد مجرد، یک رئیس یا بنیانگذار با توانایی کارآفرینی قابل توجه وابسته است.

هر کسی که جانشین رهبر کاریزماتیک شود، همان موفقیت یا حمایت یکسانی را به دست نمی آورد: او باید بداند که چگونه با توانایی اداره کند تا کاریزما. برای رهبری این شرکت ها، رهبر با بسیاری از جنبه ها سر و کار دارد: هیچ متخصصی در این زمینه وجود ندارد بازار یابی، در مورد انتخاب های استراتژیک یا در مورد روابط با مردم، اما یک نفر همه چیز را انجام می دهد.

بنابراین چنین شرکت هایی برای دوام بیشتر از نسل دوم یا سوم تلاش می کنند. علاوه بر این، یک مشکل مهم از نسلی به نسل دیگر ایجاد می‌شود: از آنجایی که بسیاری از شرکت‌های ایتالیایی آشنا هستند، «متولد در گاراژ»، جانشینی شرکت به دلیل تعداد وراث به مشکل تبدیل می‌شود و از نسلی به نسل دیگر افزایش می‌یابد. . بنابراین گاهی اوقات فروش شرکت در زمان کسب درآمد ارزان تر است.

شرکت‌های ایتالیایی نیز بسیار نوآور هستند: آنها محصولات جدیدی ایجاد می‌کنند و برای برتری رقابت می‌کنند.

با وجود این، آنها کامپیوتری ضعیفی دارند در مورد هر چیزی که به طور دقیق با محصول و فرآیند تولید مرتبط نیست، یا در مورد تمام تکنیک هایی که برای تبدیل پول به محصول استفاده می شود و بالعکس. برای کارآفرینان ایتالیایی، فناوری اطلاعات چیزی است که بعداً، زمانی که دیگر امکان اجتناب از آن وجود ندارد، با این امید که با این مقدمه شرکت را نابود نکنند، آن را فرا می‌گیرد. در عوض، فناوری اطلاعات باید یک عنصر مهم برای تجارت باشد: شرکت هایی مانند Ikea، Zara، RyanAir، سیستم های اطلاعاتی اساسی برای تجارت خود دارند. برای مثال، تکامل Ikea با تکامل سیستم IT آنها (به ویژه برای تدارکات، بلکه برای تبادل سفارشات و دانش در داخل شرکت) همراه بوده است.

رشد شرکت های ایتالیایی بسیار سریع است، به طوری که روند آنها اغلب شبیه صنایع پیشرفته است. انتقادی که اقتصاددانان به صنعت ما وارد می‌کنند این است که بخش‌های آن بخش‌های «سنتی» هستند که رشدی در آن‌ها وجود ندارد، اما به لطف نوآوری و تغییرات اساسی در این بخش، رشد همچنان اتفاق می‌افتد.

به عنوان مثال، در صنعت عینک، Luxottica توانسته است بازار را بازسازی کند و هم جایگاه تولید کننده قاب و هم نقش فروشنده را به خود اختصاص دهد و از ارزش افزوده بالایی برخوردار باشد (بنابراین خود را در تماس مستقیم با مشتریان که از آن می تواند بازخورد مستقیم هم در مورد محصولات خود و هم در مورد محصولات رقبا دریافت کند).

نوآوری نمی تواند همیشه وجود داشته باشد: 3M به خود یک کد نوآوری داده است که طبق آن شرکت باید حداقل 25٪ از نمونه های خود را هر سال تمدید کند. این ستودنی است، اما اگر به یک شرکت مد فکر می کنید که در یک سال (یا حتی کمتر، در مورد زارا، 4 ماه) نمونه های خود را به طور کامل تجدید می کند، واضح است که فرآیند بسیار متفاوتی را می طلبد.

فناوری اطلاعات باید نقش مفیدی در درون شرکت داشته باشد، ارزش افزوده ایجاد کند و حضور حاشیه ای نباشد. ما با فناوری اطلاعاتی سر و کار داریم که این نقش را بر عهده می گیرد، بنابراین علاقه مندیم بدانیم چگونه می توانیم به شرکت ایتالیایی کمک کنیم.

داتو که کسب و کارها به سرعت رشد می کنند، ما به سیستم های اطلاعاتی در حال تکامل نیاز داریم:

رشد کسب و کار مستلزم سیستم هایی است که بتوانند مشکلات جدید را مدیریت کنند. مشکلی که باید با آن روبه‌رو شد تنها در توانایی ارتقاء مقیاس سیستم‌ها نیست، بلکه انعطاف‌پذیر ساختن آنها برای مدیریت مشکلات جدید است.

به عنوان شرکت های شبکه ای، حاکمیت آنها ارتباط نزدیکی با تعاملات بین شرکت ها دارد: سیستم های "باز" ​​مورد نیاز است، که در آن بازگشایی تنها از یک طرف مدیریت نمی شود (شرکت هایی که با آن ها تعامل دارد)، اما جایی که امکان انطباق وجود دارد. دانستن نحوه تعامل با سیستم های اطلاعاتی دیگران.

در مجموعه سیستم‌های باز، یکی از موارد خاص لجستیک است: به عنوان شرکت‌های چندملیتی جیبی، تعداد کشورهایی که در آنها فعالیت می‌کنند مهم است، بنابراین لازم است بدانید که چگونه محموله‌ها را مدیریت کنید، زیرا هرگونه تحویل از دست رفته یک فروش گمشده بالقوه است. با سازماندهی صحیح می توان به نتایج عالی دست یافت.

شرکت های نوآور نمی توانند سرمایه گذاری های چند ساله انجام دهند، زیرا سرمایه گذاری ها کوتاه مدت هستند. در بلندمدت، انتخاب هایی انجام می شود که برای کل خانواده محصولات اعمال می شود. بنابراین سرمایه گذاری فارغ التحصیل شده است.

شایستگی مدیران به عنوان شرکت هایی که مشکل جانشینی دارند ضروری است. بنابراین مدیریت بهتر هوش و دانش تجاری ضروری است. اطلاعات همچنین به ارزش منبع بستگی دارد: اگر یک منبع معتبر نظری را در مورد یک ایده خاص بیان کند، آن نظر ارزش بسیار بیشتری پیدا می کند. طراح ارشد اپل استدلال می کند که طراحی محصول با "دیدگاه" شروع می شوداز آن محصول

یک شرکت در یک مکان محلی شروع به کار می کند، در حالی که رشد می کند هنوز محلی باقی می ماند، اما شروع به مدیریت یا دفاتر در سایر مناطق / کشورها می کند. این شبکه ای از مکان ها را ایجاد می کند که باید برای افرادی که در اطراف این شبکه حرکت می کنند آشنا و راحت باشد. در واقع، شرکت‌ها بیش از پیش برای ارتقای قلمروی که در آن واقع شده‌اند، هزینه می‌کنند.

بنابراین سیستم‌ها در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که لازم است رویدادهای غیرمنتظره را مدیریت کنند و مهم است که بدانند چگونه سازگار شوند.

مدیریت عمومی (PA)

سازمان‌های دولتی ذاتاً با سازمان‌های خصوصی متفاوت هستند: آنها رابطه بسیار مهمی با قوانین دارند، در حالی که رابطه با بازار وجود ندارد (حتی اگر باید باشد). دولت ایتالیا به قدری بد نگاه می شود که ما برتری های (کم) خود را نمی شناسیم. به عنوان مثال، مراقبت های بهداشتی، بخشی است که به خوبی کار می کند و ما بازده اقتصادی بهتری نسبت به بسیاری از کشورها داریم.

PA ایتالیا دارای نقص های تلفیقی است، بسیاری از شرکت ها وارد نمی شوند ایتالیا زیرا آنها نمی دانند چه زمانی می توانند فعالیت کنند، به دلیل کندی بوروکراتیک شناخته شده این کشور.

برخلاف شرکت ها، PA متوجه خدماتی که استفاده نمی شود نمی شود: در انبار محصولات فروخته نشده تجمعی وجود ندارد، اما حداکثر افرادی هستند که کار نمی کنند (و اغلب این افراد از آن شکایت نمی کنند). بنابراین تشخیص نشتی دشوار می شود. هیچ کس نیست که خدمات PA را بسنجد. شما نیاز به یک معیار خدمات دارید

In ایتالیا چند سالی است که یک فرآیند تغییر در جریان است که دستورالعمل‌های «پنهانی» دارد، یکی از آنها این است که شهروند را در مرکز قرار دهیم - چیزی که شرکت‌ها نیز در تلاش برای انجام آن هستند. مشتریان. بنابراین می توانیم تصور کنیم که PA و سیستم های تجاری دارای نقاط ملاقات هستند.

آغاز روند تغییر بود dato از نکات قانون زیر که از جمله منجر به 3 تغییر مهم شد:

هر اداره باید مشخص کند که چه خدماتی ارائه می دهد یا رویه های اداری که مسئولیت آن را بر عهده دارد.

برای هر رویه، هنگامی که به شهروند تحویل داده می شود، باید یک مسئول وجود داشته باشد. بنابراین شهروند باید بداند چه کسی مسئول آن خدمت است.

برای هر رویه اداری، حداکثر زمانی وجود دارد که در آن خدمات باید ارائه شود.

این قانون فاقد چیزی بود که بتواند انقلابی باشد: این قانون مسئول کل یک طبقه از رویه های اداری را معرفی نمی کند. یعنی حتی اگر هر پروسیجر خاصی در هنگام تحویل به یک فرد خصوصی یک مسئول داشته باشد، هیچ مسئولی برای آن نوع روش خاص وجود ندارد (مثلاً فردی مسئول پاسپورت من است، اما نه یک نفر برای همه. گذرنامه ها).

برای ایجاد این تغییر نیاز به تغییر دیگری است که هنوز انجام نشده است: اداره دولتی باید به شهروندان در نیازهای آنها کمک کند. قانون در درجه دوم نیازهای شهروندی است، اما باید به آن احترام گذاشت. بنابراین، خودگردان باید شهروند را در انتخاب‌ها و رویه‌های لازم برای دستیابی به آنچه نیاز دارد راهنمایی کند، نه اینکه صرفاً قانون را به کار گیرد که شهروند را در اختیار خود قرار دهد.

به عنوان مثال، اگر خانواده ای برای ساختن اتاقی برای فرزندش نیاز به اجازه داشته باشد، برایشان مهم نیست که این اتاق چگونه ساخته شده است: داشتن آن کافی است، زیرا این نیاز وجود دارد. بنابراین شهروند مایل به پیروی از قوانین است (که در نتیجه اهمیت کمتری نسبت به ضرورت دارد)، اما از آنجایی که شهروند در اجرای قوانین راهنمایی نمی شود، مجوز رد می شود، رویه از بین می رود و شهروند ناراضی خواهد بود. در حالی که در عوض، PA باید او را همراهی کند و به او بگوید: "برای داشتن اتاق باید این کار را به جای آن انجام دهید".

اگر قرار است همه چیز سرویس گرا باشد، واضح است که سیستم ها باید اساساً متفاوت باشند.

سیستم باید i را بسازد اطلاعات پایه (مثلاً من 20 پیچ نوع A خریدم)، زیرا بر اساس این اطلاعات می توان موارد جدیدی را استنباط کرد (مثلاً من هنوز پیچ های نوع A دارم) و بنابراین می توانم با توجه به شرایط و نیازها به روش پیچیده تری واکنش نشان دهم. .

برای ایجاد این تغییرات، سیستم های مدولار مورد نیاز است: آنها به ما اجازه می دهند که اطلاعات را به طور مداوم ترکیب کنیم، زیرا آنها را جدا نگه می دارند.

رشد شرکت منجر به سردرگمی در سازمان داخلی آن می شود: در ایتالیا تجزیه و تحلیل افراد شاغل، عملیات آنها و ارزشی که تولید می کنند به ندرت انجام می شود، ایده ای که بیشتر برای ژاپن و کشورهای آنگلوساکسون معمول است. هر چیزی که بخشی از ارزش افزوده نیست باید لغو شود، بنابراین اگر سیستم فناوری اطلاعات اجازه تجزیه و تحلیل اطلاعات را بدهد و امکان پس انداز را فراهم کند، سود افزایش می یابد.

شرکت‌های ایتالیایی نیازهایی به نوآوری دارند که می‌توان آن را به دلایل بازار جستجو کرد. در مدیریت دولتی، به دلایل کاملاً متفاوت از شرکت، انگیزه قوی برای نوآوری وجود دارد. دو ویژگی مرتبط با این نوآوری وجود دارد:

به دلیل کمبود منابع اقتصادی، نوآوری های کم هزینه ترجیح داده می شود.

نوآوری باید با هدف بهبود عملکرد و همچنین تغییر در ذهنیت افراد، پاداش دادن به شایستگی های آنها بر اساس اهداف باشد، اما وجود روشی برای تعیین اهداف معقول ضروری است. بدون فناوری اطلاعات ما نمی دانیم چه اهدافی تعیین شده است.

نرم افزار ماژولار

برای ایجاد سیستم‌های منعطف، تکاملی و مقیاس‌پذیر، باید ماژولار بودن داشته باشیم، این ویژگی است که به شما امکان می‌دهد یک سیستم از پایین به بالا (از پایین به بالا) ایجاد کنید.

اول از همه شما باید ماژول ها را داشته باشید، بنابراین به یک "آرشیو" از ماژول ها نیاز دارید. سپس آنها باید قابل تعویض باشند، یعنی باید بتوان یک ماژول را با ماژول معادل دیگری جایگزین کرد، و این با اجازه دادن به تبادل اطلاعات بین ماژول ها از طریق رابط های تعریف شده انجام می شود: تعامل اجزا نباید با تغییر ماژول ها تغییر کند.

نرم افزار ماژولار با توسعه mashup یک الگوی ادغام اجزای جدید را کشف می کند (برنامه وب ترکیبی)، یا ایجاد چیزی که از منابع مختلف شروع می شود، به عنوان مثال با استفاده از API هایی که در ابتدا برای اهداف مختلف ایجاد شده بودند، اما سپس برای تولید یک محصول جدید ترکیب شدند.

ماژول ها در یک سیستم ماژولار چقدر باید ساده باشند؟

فرم ها باید تا حد امکان ساده ساخته شوند. هر شرکتی می‌تواند پیچیده‌ترین روابط را به‌طور بسیار متفاوتی مدیریت کند (مثلاً مدیریت پرسنل)، اما وظایف اولیه یکسان باقی می‌ماند (مانند حقوق و دستمزد). ماژول های کوچک اجازه استفاده مجدد بیشتر، زمان توسعه کمتر و تکامل ثابت را می دهند (مثلاً اگر رابط کاربری را جدا کنید، باید مطمئن شوید که سازگار است، برای مثال باید بتوانید بدون توجه به سیستمی که برای آن از کپی پیست استفاده کنید، استفاده کنید. UI ایجاد شده است).

مشکلی که به وجود می آید، به وضوح، چگونگی تحقق تعامل بین ماژول ها است. یک سیستم بزرگ این امکان را به وجود می آورد که اطلاعات زیادی را در خود سیستم به یکدیگر پیوند داده و همچنین مدیریت منحصر به فرد اطلاعات نسبی را ممکن می ساخت.e

دسترسی به مجوزها، در حالی که با i اطلاعات پراکنده هستند و مکانیسم های احراز هویت می توانند متفاوت باشند.

این تجزیه در عین حال آزادی زیادی به ما می دهد: i اطلاعات می‌توانیم آنها را در جایی که می‌خواهیم قرار دهیم و به دلخواه توزیع کنیم.

ادغام تمام اجزاء، پایگاه داده، ماژول ها و رابط ها، در خلاء اتفاق نمی افتد، بلکه در یک پلت فرم رخ می دهد: این اوست که به ما اجازه می دهد تا یکپارچه سازی را انجام دهیم، بنابراین لازم است این پلت فرم را به خوبی تعریف کنیم.

آنچه اجازه ایجاد سیستم های مدولار را می دهد، اول از همه یک استاندارد در مورد نوع اطلاعاتی است که توسط ماژول ها رد و بدل می شود: باید در جریان های ارتباطی احتمالی بین ماژول ها مطابقت وجود داشته باشد. اگر یک استاندارد واحد برای سند داشته باشیم، می‌توانیم چندین سیستم نوشتاری قابل تعویض داشته باشیم، اما تاکنون دقیقاً برعکس این اتفاق افتاده است: یک سیستم نوشتاری غالب با تعداد زیادی قالب سند. این وضعیت دو جنبه منفی دارد:

اگر استاندارد با یک سیستم مرتبط باشد، آن سیستم تمایل به جهانی شدن دارد،

این تمایل به بسته شدن بازار دارد، زیرا استانداردی وجود دارد که هیچ کس دیگری نمی تواند آن را ایجاد کند، بنابراین گسترده ترین به طور خودکار قوی ترین می شود.

دستور کار نمونه ای از یک برنامه عرضی نسبت به سایر برنامه ها است، زیرا باید یک دستور کار وجود داشته باشد، بنابراین منطقی است که آن را در سطح سیستم مدیریت کنیم، نه در سطح برنامه. سیستم پلتفرمی است که ما برنامه ها را روی آن اجرا می کنیم و از طریق آن آنها را با هم ارتباط برقرار می کنیم. این به ما امکان می دهد تا از هم جدا شویم اطلاعات از برنامه های کاربردی این امر ایجاد سیستم اطلاعاتی را بسیار ساده می‌کند: ما می‌توانیم آن را ادغام کنیم اطلاعات از دو شرکت راحت تر و یا استفاده از برنامه های مختلف برای دسترسی به آنها اطلاعات.

ترکیب سیستم های اطلاعاتی برای فرآیند ادغام شرکت ها ضروری است. داشتن فرم های ساده، تبادل اطلاعات را آسان تر از اتخاذ فرم های پیچیده می کند.

ماژولاریت اغلب از منظر خارجی وجود دارد: دیدگاه کاربر. در واقع او سیستم را یک تکه می بیند، یعنی فقط قطعه ای را که استفاده می کند می بیند و آن را به عنوان یک ماژول جدا از بقیه درک می کند. مدولار بودن ظاهری اولین قدم برای حرکت به سمت مدولاریت واقعی است.

این به ما امکان می دهد تا تعاملات و خدمات جدید و بین مؤلفه ای ایجاد کنیم. رابط سیستم به محیط اطراف آن توسط کاربر وابسته می شود: سیستم زمانی پاسخ می دهد که کاربر به آن نیاز داشته باشد، بنابراین زمان انتظار برای اندازه گیری اثربخشی سیستم ضروری است.

این مهم است که رابط از کاربر شروع شود، از کاری که او انجام می دهد: کاربر به رویه ها عادت می کند، حتی اگر آنها خشن و بدون منطق باشند.

در نهایت، پلتفرم باید از یک پلتفرم بودن آگاه باشد: نه تنها باید اجازه اجرای ماژول ها را بدهد، بلکه باید شامل تمام آن دسته از عملکردهایی باشد که می توانند عرضی باشند (مانند دستور کار، ایمیل) که می توانند با سیستم های اولیه (درست مانند کپی پیست). برای سیستم، اینها می توانند به عنوان دیده شوند

برنامه های معمولی، اما برای اینکه بتوانید به اجزاء بپیوندید ضروری هستند.

پلت فرم = سیستم + خدمات عرضی.

پلتفرم سیستم نیست و جایگزین آن نمی شود، به خصوص اگر سیستم های مختلفی دارید (ویندوز، لینوکس، مک ...)، که در آن میان افزارها کنترل می شوند و چندین سیستم را به گونه ای نشان می دهند که گویی یکی هستند.

بنابراین، سیستم های مدولار باید حداقل 4 ویژگی داشته باشند:

فرم ها باید ساده باشند.

ماژول ها باید قابل تعویض باشند.

ما به پلتفرمی نیاز داریم که پر از خدمات لازم برای ادغام باشد.

رابط کاربری باید متناسب با کاربر برنامه طراحی شود.

همه این ویژگی‌ها با تکامل مرتبط هستند: ماژول‌ها امکان تکامل جداگانه را فراهم می‌کنند و امکان تکامل سیستم را فراهم می‌کنند. پلتفرم و رابط باید به نوبه خود بتوانند طبق پروتکل ها و رویه ها تکامل یابند.

یکپارچه سازی سیستم ها

سیستم‌های فعلی، برای اکثریت بزرگ، به بخش‌هایی تقسیم می‌شوند که با جنبه‌های خاصی از زندگی سازمان سروکار دارند: تقریباً همیشه مدیریت، بودجه، بودجه (جنبه‌های اقتصادی-مالی) و همچنین اجزایی برای پرسنل که شامل تمام جزئیات است. مربوط به شرکت هستند. هر یک از این بخش‌های سیستم، به روش خود، عناصر 3 وجهی را ادغام می‌کند (به عنوان یک قاعده، هر ماژول این کار را متفاوت انجام می‌دهد).

با تکامل شرکت، با بزرگ شدن و با تغییر ساختار آن، نیاز به سیستم اطلاعاتی پیچیده تر، ادغام سایر سیستم ها احساس می شود. اطلاعات و ماژول های دیگر این نشان می دهد که برای ادغام هایی که واقعاً انجام شده است، پاسخ بسیار کارآمد است. ادغام به طور عمده با ادغام وجوه مختلف در یک سطح انجام می شود پایگاه داده: هر جزء دارای یک پایگاه داده که به جنبه های مختلف اشاره دارد و ما تمام اطلاعات آن را یکپارچه می کنیم پایگاه داده.

در بیشتر موارد ، من پایگاه داده آنها روابط هستند و یکپارچگی در سطح اطلاعات است، اما برخی از فناوری ها به شما امکان می دهند اشیاء را به هم متصل کنید.

اگر می خواهید دو جنبه را به روشی متفاوت ادغام کنید، استفاده از تکنیک هایی که توسط ERP ها در دسترس است آسان نیست. در واقع، این نوع ادغام هنوز در ERP ها وجود ندارد: می توانید مقداری یکپارچه سازی را انجام دهید اطلاعات da پایگاه داده متفاوت است، اما این نیاز به استخراج اطلاعات قبل از ادغام آن در مؤلفه داده کاوی دارد.

کارایی یکپارچه سازی یک جنبه حیاتی برای شرکت است، زیرا در سازمان های امروزی، یکی از مشکلات اصلی، پاسخگویی مناسب و سریع به تغییرات بازار است که به راحتی قابل پیش بینی نیست. به عنوان مثال، ظهور بازارهای اقتصادی جدید مانند

برزیلی، روسی، هندی و چینی (موسوم به "BRIC")، مشکلاتی را برای شرکت های ایتالیایی ایجاد می کند، که باید بدانند چگونه وارد این بازارها شوند و به اطلاعاتی نیاز دارند که فوراً در یک ERP در دسترس نیست. به همین دلیل نیاز به انبار داده و داده کاوی مدیران سازمان نیاز دارند که اطلاعات مورد نیاز آنها با زمان پاسخگویی بین یک هفته تا یک ماه ارائه شود: خارج از این محدوده، شرکت بدون نیاز به تصمیم گیری می کند. اطلاعات مورد نیاز است و فناوری اطلاعات نقش خود را از دست می دهد، بنابراین به عنوان یک مانع یا مشکل تلقی می شود. بنابراین با ایجاد یک سیستم هوش تجاری، لازم است در مورد تمام سوالات احتمالی که مدیر قادر به پرسیدن آنها خواهد بود فکر کرد و سیستم را آماده کرد تا بتواند پاسخ دهد. فناوری اطلاعات باید توسعه شرکت را دنبال کند!

اگر شرکت خرید نمی کند، اما سال به سال بازار خود را در سراسر جهان گسترش می دهد، سیستم باید برای تطبیق با این گسترش تطبیق داده شود.

اگر شرکت تمام منابع مرکزی را برون سپاری می کند، پلتفرم باید بتواند در این جهت تکامل یابد. بنابراین باید یک تکامل چرخه‌ای در پلتفرم برنامه با دوره‌ای بین 6 تا 12 ماه وجود داشته باشد. با این حال، در بالای پلتفرم برنامه، پلتفرم فناوری وجود دارد که ماهیت متفاوتی دارد، زیرا نحوه مدیریت فناوری اطلاعات را توصیف می کند. برای موفقیت انتخاب ها در سطح پلت فرم برنامه و برای حل مشکلات اساسی است. چرخه تکاملی آن در این مورد چند ساله است و باید دائماً نظارت شود تا اطمینان حاصل شود که معماری برای نیازهای ما بهترین است.

بنابراین 3 سطح برای ارائه راه حل های معتبر وجود دارد:

پلت فرم فناوری (چند ساله)

پلت فرم برنامه (6/12 ماه)

تک مشکل (هفته / ماه)

با این حال، شناسایی این تقسیم به سطوح آسان نیست: اگرچه وجود دارد، اما واضح نیست. فقط به مثال ENI فکر کنید که در حال حاضر در حال توسعه سیستمی است ابر

محاسبات، متولد شده با ایده های متفاوت از ایده های ابر، و سپس متعاقباً تغییر کرد زیرا نیازهای شرکت نیز تغییر کرد.

این بخش همچنین توضیح می دهد که چرا در سیستم های ERP استفاده از وصله ها غالب است که به مشکلات جدید پاسخ سریع می دهد، اما معماری سیستم را بهبود نمی بخشد، برعکس آن را بدتر می کند.

یکپارچه سازی اجزا یک کار مهم است، زیرا اجزای یکپارچه به دلیل رونویسی دستی در زمان صرفه جویی می کنند و خطاها را کاهش می دهند. اطلاعات. حقایق یک سازمان در همه جا یکسان است (مدیریت خدمات خریداری شده یا ارائه شده، با در نظر گرفتن مواردی که وارد و خارج از شرکت می شود و غیره) و بر اساس آنها شرکت اهداف خود را تعیین می کند (میزان خرید، چقدر است). تولید کردن و غیره). فناوری اطلاعات نه تنها در این جنبه‌ها، بلکه از طریق استفاده از ابزارهایی مانند پست الکترونیکی، اینترانت، سیستم‌های ویدئو کنفرانس، کسب‌وکار را پشتیبانی می‌کند. تجارت الکترونیک، و غیره

فناوری به شما امکان می دهد برخی از وظایف را حذف کنید، اما برخی دیگر را ایجاد می کند.

در فعالیت سازمانی همیشه کارهای زائد با توجه به تولید اطلاعات مفید وجود دارد، بنابراین باید 3 واقعیت را در نظر داشته باشیم:

کار اضافی را نمی توان فوراً از بین برد.

اگر عملکرد بدون تغییر باقی بماند، کار مورد نیاز کاهش می یابد.

اما اگر سیستم را برای بهبود تجربه کاربر طراحی کرده باشیم، کاربران

آنها به مداخله انسانی نیاز خواهند داشت.

نوعی تعادل بین کاری که می توانیم پس انداز کنیم و نیازهای جدید وجود دارد: با کاهش فعالیت های معمول، می توان انواع جدیدی از کار را ایجاد کرد.

مثال: صورتحساب

به عنوان مثال تفاوت بین فاکتور و سفارش را در نظر بگیرید: فقط در تنظیمات وجود دارد، اما در واقع این دو سند تقریباً اطلاعات مشابهی دارند. داشتن سیستمی که از زمان سفارش فاکتور تولید می کند، به شما این امکان را می دهد که فرآیند را با سرعت بیشتری و با خطاهای کمتری مدیریت کنید. با این حال، تا چند سال پیش، زمانی که یک شرکت محصولاتی را خریداری می کرد، اسناد تولید شده توسط سیستم شرکت تامین کننده 3 بود:

سفارش؛

فاکتور شرکت تامین کننده؛

یادداشت تحویل

بنابراین لازم بود برای هر مرحله بررسی شود: سفارش - صورت حساب، سفارش - فاکتور، فاکتور - صورتحساب. این فرآیند به وضوح پرهزینه بود، هم از نظر زمانی و هم از نظر مالی، بنابراین لازم بود این مراحل حذف شوند.

به منظور حذف آنها، شرکت خریدار می تواند یک شرط را به تامین کننده دیکته کند: سفارش فقط در صورتی پذیرفته می شود که صورت حساب با سفارش یکسان باشد. برای رعایت این محدودیت، البته، شرکت تامین کننده باید محدودیت هایی را برای مدیریت سفارش تعیین کند، به عنوان مثال با رد تغییرات بعدی آن. خریدار هزینه ها را کاهش می دهد، اما مسئولیت آن به طور کامل به شرکت تامین کننده منتقل می شود، که باید بتواند این مسئولیت را بپذیرد.

راه حل دوم می تواند توافق بین خریدار و تامین کننده در برقراری باز بودن سفارش تا شروع حمل باشد: فقط در آن مرحله سفارش را نمی توان تغییر داد و فاکتور صادر می شود. این امر بررسی‌های لازم بین سفارش و فاکتور را کاهش می‌دهد، اما این انباردار است که در این مرحله با تأیید کالای دریافتی به مدیر، مسئولیت را بر عهده می‌گیرد.

سیستم های هستی شناسی

با سیستم هایی که به تدریج سفت و سخت تر می شوند، چگونه می توانیم کار کنیم؟ اگر ادغام نور را انتخاب کنیم امکان انجام این کار وجود دارد.

پاسخ دادن به یک سوال مستلزم جستجو در میان تمام منابع اطلاعاتی موجود است. این عملیات را می توان به صورت آنلاین (به این معنا که زمان پاسخگویی اجازه می دهد) یا به صورت آفلاین (با پر کردن a.) انجام داد پایگاه داده از پاسخ ها).

اگر به سوال ما پاسخ داده نشود اطلاعات جمع آوری شده از طریق داده کاوی، می خواهیم بدانیم آیا راه های دیگری برای تجمیع آن وجود دارد یا خیر اطلاعات برای دریافت پاسخ

بیایید به عنوان مثال به موردی بپردازیم که در آن یک شرکت علاقه مند است آن شرکت ها را منزوی کند یا افرادی که هر دو هستند. مشتریان چه تامین کنندگان آنها یک کد مالیاتی یا شماره VAT را به عنوان شناسه خود دارند، بنابراین یک کد واحد یک نهاد واحد را مشخص می کند. با ادغام i اطلاعات داده‌ها و با بهره‌برداری از افزونگی، می‌توان اطلاعات را به شیوه‌ای جدید سازمان‌دهی کرد و نسبتاً آسان، نهادی را که هم مشتری و هم تأمین‌کننده است، شناسایی کرد.

ارزش افزوده زمانی به دست می آید که به جای تقسیم کردن مشتریان و تامین کنندگان، ما در مورد یک دسته کلی صحبت می کنیم، گفتگوکنندگان، که شامل موضوعات دیگری نیز می شود (مثلاً PA، مانند شهرداری که مالیات به آن پرداخت می شود). در این مورد، ایده این است که مفهوم، و نه نحو را به عنوان یک قطب تجمع در نظر بگیریم. این به ما امکان می دهد از ادغام اصول اولیه اجتناب کنیم اطلاعات و بنابراین یکپارچه سازی نور را انجام دهید.

مشتری و تامین کننده کلمات کلیدی هستند که به من امکان می دهند برخی از نهادهایی را که با آنها رابطه دارم شناسایی کنم.

در این مرحله امکان ایجاد ساختاری برای طرفین ما، که اشخاص حقیقی یا حقوقی هستند، می‌توانند شرکت‌های جدیدی باشند که با آن‌ها ارتباط برقرار کنند، اما هیچکدام از اینها نیستند. مشتریان و نه تامین کنندگان (به عنوان مثال شهرداری، همسایگان). بنابراین متوجه می شویم که با مجموعه ای از افراد و مجموعه ای از اشخاص حقوقی تعامل داریم.

راهی برای دسترسی وجود دارد پایگاه داده از طریق همبستگی که انتظار نمی رفت: i را پیدا می کنیم مشتریان که تامین کننده هم هستند زیرا به ساختار اشاره می کنیم اطلاعات، اما، برای پیوستن به اطلاعات و یک همبستگی را پیدا کنید، ما نه تنها به مقادیری که پیدا می کنیم، بلکه به افزونگی و ساختار نیز تکیه می کنیم (به عنوان مثال چگونه بفهمم مک دونالد و مک دونالدز یک شرکت هستند؟).

برای اجتناب از استفاده از کلمات کلیدی، یعنی اجتناب از مشخص کردن موجودیت‌ها با ویژگی‌های واژگانی، باید از سیستم‌های هستی‌شناختی استفاده کنیم: ما به مترادف‌های موجودیت خاصی علاقه‌ایم نداریم، اما به درک ساختار جهان یا هستی‌شناسی علاقه‌مندیم.

L’ontologia è qualcosa di diverso da una semantica: quest’ultima è associata ai linguaggi, mentre le ontologie sono associate ai mondi. L’ontologia è lo studio dell’essere, o del “modo in cui noi stiamo nel mondo”, mentre le semantiche sono legate ai linguaggi: per poter avere un significato, deve esistere un linguaggio. Il mondo è generato da un linguaggio, che ci permette quindi di andare sempre oltre a ciò che vediamo, e l’ontologia پارلا di un mondo specifico.

به عنوان مثال، اگر اصطلاح "آسمان خراش" را به عنوان "ساختمان بلندتر از

مانند "من با آسمان خراش در جیبم به خانه رفتم" در هستی شناسی که ما تعریف کردیم معنایی ندارد، در حالی که اگر هستی شناسی برای اصطلاح "آسمان خراش" معنای "تندیس-سوغاتی که یک ساختمان را بازتولید می کند" نیز ارائه کند، این عبارت معنای دقیقی به خود می گیرد.

ایجاد همبستگی بین پایگاه داده، ما جهان را توصیف می کنیم: این جهان است که می گوید کلماتی را که ما به کار می بریم تعیین می کند. این جهان همیشه متناهی است: تعداد حقایق در زندگی سازمان محدود است. از سوی دیگر، جهانی که زبان برانگیخته است، نامحدود است و با زبان می‌توانیم هر جهان ممکنی را بازنمایی کنیم، زیرا زبان به بالقوه‌ها مربوط می‌شود، نه فقط موجودات. در هر صورت، این منطق است که به ما امکان می‌دهد به اصل معناشناسی برسیم: و منطقی که می‌گوید اگر کسی خدماتی را ارائه می‌دهد، پس او عرضه‌کننده است، زیرا می‌دانیم که خدمات نوعی عرضه است.

هستی شناسی به ما امکان می دهد دو مرحله را از هم جدا کنیم: تجمع و ادغام ممکن. تجمیع شامل گرد هم آوردن چیزهایی است که به ما علاقه دارد، و بخش مهمی از ادغام است: اگر من دو سند با اسناد مشابه داشته باشم. اطلاعات و معنی آنها را اضافه می کنم، بیشترین تلاش انجام شده است. ادغام واقعی فایل ها (ادغام یا ویرایش) بخش کوچکی است.

شما می توانید اطلاعات موجود در را به هم مرتبط کنید پایگاه داده، بلکه اسناد و ویدئوها نیز با استفاده از معناشناسی. مزیت داشتن بیشتر پایگاه داده، به جای یک مورد، این است که ما می توانیم در آن نگه داریم پایگاه داده اطلاعات تحلیلی در سطح اتمی

سپس باید بتوانیم اطلاعات را به هم مرتبط کنیم تا پاسخی استاندارد به دست آوریم که به ما امکان می دهد هزینه ها را بهینه کنیم و یک رابطه صحیح را با همه موارد تضمین کنیم. مشتریان (توانایی پاسخگویی به همین روش).

برای درک اینکه چه چیزی به چه چیزی مربوط می شود، بیایید مثالی را در نظر بگیریم که از ایده ای از وب ناشی می شود: می توانیم برچسب ها را به منابع اعمال کنیم تا تمام اطلاعات مرتبط را تشخیص دهیم. مشکل این رویکرد این است که می‌توانیم از برچسب‌ها به شکل متفاوتی برای نشان دادن یک چیز استفاده کنیم (برچسب‌ها به نحو مرتبط هستند). راه حل دوم، رجوع به بعد معنایی، عبور از یک واژگان است (یعنی استفاده از کلمات برای استخراج برچسب ها) به معناشناسی (مفاهیم و موجودیت ها).

با این حال، معنایی که ما به آن علاقه داریم، ماهیت متفاوتی با زبان های طبیعی دارد، که به طور کلی اهداف گسترده تری نسبت به آنچه پیشنهاد شد دارد. به لطف معناشناسی، می‌توانیم زبانی را مشخص کنیم که از طریق آن می‌توانیم جهان مورد علاقه خود، یعنی هستی‌شناسی را توصیف کنیم.

هستی شناسی ها را می توان با استفاده از زبان های منطقی توصیف کرد که یکی از گسترده ترین آنها OWL است (زبان وب هستی شناسی).

از طریق آن، ما قادریم در جهان حرکت کنیم و حقایق را تفسیر کنیم. این یک توصیف بسیار انتزاعی است که در رابطه با اعمالی که می خواهیم انجام دهیم مفید است.

در هستی شناسی، روابط بین گره ها مشخص می کند که چه چیزی ممکن است و مربوط به هستی شناسی مورد نظر است، نه خارج از آن، و با توجه به اقداماتی که می توانیم انجام دهیم کامل است.

همچنین برای ارتباط چیزهای مختلف بسیار استفاده می شود، به عنوان مثال زمانی که یک شرکت می خواهد چیزی در مورد شرکت دیگری بداند. در این مورد، من باید راه هایی برای ارتباط اطلاعات مختلف پیدا کنم. استفاده از انتزاع پرکاربردترین تکنیک است:

تشخیص سازمان؛

تشخیص انسان؛

تشخیص ماشینی

نوع انتزاع بستگی به پاسخی دارد که می‌خواهیم بدهیم: این سه تشخیص با یکدیگر مرتبط هستند، حتی اگر ظاهراً این مفاهیم به دسته‌های مختلف تعلق داشته باشند.

هر یک از این دسته بندی ها مجموعه ای از حقوق- وظایف را در روابط فرد با سازمان تعیین می کند.

ابر محاسبه

از جمله پلتفرم های تکنولوژیکی در اختیار ما، ابر محاسبات خود را با مقدمات رادیکال نشان می‌دهد: اگرچه از یک سو می‌تواند فرصت‌های بزرگی را ارائه دهد، از سوی دیگر تحولی قابل‌توجه در محیطی است که در آن وارد می‌شود، بنابراین صنعت در این بخش را تهدید می‌کند.

در حال حاضر در منشأ خود، و به روشی یکپارچه تر از 10-15 سال پیش، فناوری اطلاعات خود را به عنوان یک خدمت به کاربران معرفی کرد، یعنی به عنوان یک منبع ارجح در برون سپاری به جای داخلی. اولین کامپیوترها ماشین‌های گران‌قیمت، مین‌فریم‌ها بودند، بنابراین سازمان کل دستگاه را نخرید، بلکه برای مدیریت آن و اجرای نرم‌افزار خود هزینه پرداخت کرد. با این حال، دستگاه در "مرکز خدمات" که این امکان را به شرکت ارائه می دهد، باقی ماند.

با تکامل فناوری، این محدودیت ابعادی کاهش یافته است: بنابراین شرکت‌ها به سمت ایجاد نرم‌افزار داخلی یا خرید آن از تامین‌کنندگان تخصصی سوق داده‌اند. واضح است که این امر منجر به بزرگ شدن بخش ICT شرکت های مختلف شده است و در نهایت آنها را با این مشکل مواجه می کند که آیا انتخاب برای تولید نرم افزار خود بسیار گران است یا خیر.

اولین شرکت هایی که این مشکل را از خود پرسیدند، شرکت های بزرگ بودند، که به طور موثر هدفشان انتقال کل بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات به خارج بود و قراردادهای برون سپاری را تعیین کردند: شبکه ها، سرورها، تعمیر و نگهداری روزانه، توسعه نرم افزار، دیگر در شرکت فعالیت نمی کردند. و می تواند مانند هر خدمات دیگری از جمله در مورد کنترل و کاهش هزینه ها رفتار شود.

برون سپاری موفقیت آمیز بود زیرا به شما امکان می داد بهترین خدمات را با کیفیت دریافت کنید

در بازار وجود دارد. این شرکت نتوانست به آن کیفیت دست یابد، زیرا جهان بینی اش به خودش محدود بود.

با این حال، این فرآیند نیازمند مهارت خاصی از سوی شرکت ها در انعقاد قراردادهای برون سپاری بود تا کیفیت خدمات بسیار پیچیده خریداری شده را تضمین کند. بنابراین، به متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات نیاز بود که بتوانند کیفیت خدمات را کنترل کنند و بنابراین، در واقع فقط زیرساخت‌ها در شرکت غیرضروری می‌شدند. با این حال، در پذیرش فناوری‌های تامین‌کنندگان خارجی، یک پیامد منفی وجود دارد: نمی‌توان تامین‌کننده را تحت کنترل نگه داشت، که با گذشت زمان منجر به کاهش کیفیت، ایجاد استحکام و افزایش هزینه‌ها می‌شود.

بنابراین این ملاحظات شرکت ها را وادار می کند تا به عقب برگردند، یعنی در اختیار داشتن دپارتمان های فناوری اطلاعات، یا ایجاد شرکت هایی به طور مشترک با تامین کننده که به آنها برون سپاری کنند، تا بتوانند کنترل بیشتری بر خدمات ارائه شده و نرم افزار تحت مالکیت خود داشته باشند.

و در این چارچوب است که ابر محاسبه.

از نقطه نظر مفهومی، ابر محاسبات از ایده محاسبات شبکه ای متولد شد، یعنی استفاده از قدرت رایانش به روشی کارآمد در جهان توزیع می شود، یعنی با بهره برداری از موارد استفاده نشده. این ایده در ابتدا برای به اشتراک گذاری فایل های موسیقی آنلاین، از طریق شبکه هایی که همه در آن مشتری و سرور هستند (Peer-to-Peer) اعمال می شود. مشکل

از این معماری این است که نمی توان شخص مسئول سهم را شناسایی کرد، زیرا تعیین اینکه کدام سرور i غیر ممکن است. اطلاعات.

این راه حل توزیع شده در زمینه علمی نیز برای پشتیبانی استفاده شده است قدرت محاسبات توزیع شده. با این حال، نیاز به همگنی بالایی در بین کاربران دارد که توسعه محاسبات شبکه را محدود می کند. با وجود این، شرکت هایی که تعداد زیادی سرور دارند، توجه خود را به شبکه معطوف می کنند، اگرچه نیازهای بازار کاملاً مستقل را هدایت می کنند (به این فکر کنید که گوگل ed آمازون). بازار محاسبات شبکه ای در حال حاضر رو به کاهش است.

ایده پشت ابر محاسبات این است که کاربران کاربران سرویس هستند، نمی بینند که چگونه سرویس پیاده سازی می شود و در محیطی کار می کنند که با یک درایو مجازی سازی مشخص می شود.

ابر محاسبات در مقابل مین فریم: از نظر مفهومی مشابه هستند، اما از نظر سخت افزار کاملاً متفاوت هستند.

ابر Computing VS Grid: مفهوم همتا به همتا دیگر استفاده نمی شود.

ابر محاسبات در مقابل برون سپاری: شرکت سیستم اطلاعاتی خود را ارائه نمی دهد.

سخت افزار برای ابر اغلب به گونه ای ساخته می شود که بتوان آن را در ظرفی از 100، 1000، 2000 سرور قرار داد که از قبل بهینه سازی شده و به طور مستقل خنک شده اند و آماده برای فروش هستند.

ماژولارسازی مراکز داده امکان مدیریت جداگانه و ساده را در طول مرحله پشتیبان گیری فراهم می کند، به ویژه با توجه به اینکه با داشتن ماشین های یکسان، بازیابی یک نسخه پشتیبان به زمان انتقال کاهش می یابد. اطلاعات.

Il ابر محاسبات برای استارت‌آپ‌ها عالی است، زیرا نیازی به مدیریت مهاجرت از سیستم‌های قدیمی نیست، که معمولاً بسیار گران است. منطق از ابر محاسبات در واقع مبتنی بر مفهوم پرداخت به ازای استفاده است، یعنی وادار کردن مردم به پرداخت مشتریان مقداری متناسب با منابعی که استفاده می کنند. منابع به صورت آنی توسط زیرساخت تخصیص می یابد، بنابراین استفاده از منابع پویا بوده و صرفاً به نیازهای لحظه بستگی دارد. این اجازه می دهد تا هزینه ها را محدود کنید و به صورت پویا همراه با نیازهای شرکت رشد کنید.

از نقطه نظر اقتصادی، در شرایطی که استفاده از ابر محاسبات محدود نیست، مزیتی دارد که بین 30 تا 70 درصد برای شرکت در نوسان است. با این حال، ممکن است محدودیت‌هایی وجود داشته باشد که باعث ایجاد هزینه اضافی می‌شود، مانند نیاز به مکان‌یابی i اطلاعات (به دلایل حفظ حریم خصوصی یا قانونی)، یا نیاز به سفارشی سازی خدمات.

پیشنهاد از ابر محاسبات با سه عنصر اصلی مشخص می شود:

زیرساخت به عنوان یک سرویس (زیرساخت به عنوان یک سرویس، یا IaaS، جایی که خدمات ارائه شده توسط ارائه دهنده ابر این خود زیرساخت «ابر» است که از آن تشکیل شده است قدرت محاسبات، ذخیره سازی و شبکه سپس مشتری می تواند نرم افزار خود (از جمله سیستم عامل) را روی این زیرساخت اجرا کند.

پلت فرم به عنوان یک سرویس (یا PaaS) که در آن سرویس ارائه شده امکان داشتن یک پلتفرم است که توسط ارائه دهنده ارائه می شود ابر، که مشتری می تواند برنامه های خود را روی آن اجرا کند.

نرم افزار به عنوان سرویس (نرم افزار به عنوان سرویس، یا SAAS) جایی که تامین کننده ابر نرم افزاری را برای مشتری آماده می کند و او فقط هزینه استفاده واقعی از آن نرم افزار را پرداخت می کند.

مشکلی که باعث افزایش ابر از حریم خصوصی و امنیت است اطلاعات، اما این تنها با نگاه به تغییر اساسی در فلسفه ای که زیربنای قانون ما است قابل حل است.

حریم خصوصی و مالکیت Dati

در مدیریت از اطلاعات آنلاین مشکل حریم خصوصی به وضوح مطرح می شود. مشکل آنقدر نیست که من اطلاعات ممکن است عمومی باشند، و همچنین در این واقعیت که کسی می تواند از آنها سوء استفاده کند. سوء استفاده از اطلاعات حساس، یعنی استفاده غیرقانونی از آنها، چیزی است که باید مجازات شود (به عنوان مثال، اگر از اطلاعات با توجه به وضعیت پزشکی یک کارمند برای اخراج او استفاده شد، این استفاده نادرست و غیرقانونی خواهد بود).

مشکل دوم مالکیت است اطلاعات: چه کسی در کنترل است؟ این مشکلی است که برای اکثر کاربران بی ربط است، زیرا آنها محتوایی را که قبلاً عمومی است به اشتراک می گذارند. با این حال، داشتن اطلاعات فقط در شبکه، داشتن محتوای شخصی واقعی نیست. فقط اگر یک نسخه آفلاین داشته باشیم.

در حال حاضر دو مدل اصلی نرم افزار وجود دارد که از طریق آن به بازار ارائه می شود ابر محاسبه:

مدل گوگل، که نرم افزار استاندارد را ارائه می دهد،

مدل آمازون، که نرم افزار mashup را برای ایجاد نرم افزار سفارشی ارائه می دهد.

با مزایای آن، ابر معایبی نیز به همراه دارد: اول از همه، مهاجرت سیستم های فعلی به سیستم ابر بسیار گران است (به همین دلیل است که برای استارتاپ ها، ابر، یک مزیت است)، اما خطر زندانی شدن تامین کننده نیز وجود دارد، در واقع اگر می خواهید تامین کننده را تغییر دهید، باید تامین کننده را نیز جابجا کنید. اطلاعات، بنابراین ما به تضمین هایی از طرف تامین کننده در مورد امکان استفاده از خود نیاز داریم اطلاعات در نرم افزارهای ارائه شده توسط فروشندگان مختلف.

از نقطه نظر سخت افزاری، ابر محاسبات یک منبع نامحدود به نظر می رسد: کاربر دیگر مشکل اندازه ندارد، علاوه بر این دیگر نیازی به پیش بینی مشکلات نیست، بلکه می توان فقط بر روی خدمات ارائه شده و کیفیت آنها تمرکز کرد.

برای داشتن نرم‌افزار به‌عنوان سرویس، نرم‌افزار باید الزامات خاصی داشته باشد که امکان استفاده از آن را فراهم کند ابر محاسبه. به ویژه، باید

مدولار باشد (و هستی شناسی ها در این بخش بسیار کار می کنند، به ویژه خدمات مدیریت هستی شناسی در سطح پلت فرم)،

کمتر یکپارچه شود در مقایسه با نرم افزارهای فعلی

برای جدا کردن اطلاعات و برنامه ها

در مورد نرم افزارهای ERP فعلی مانند SAP و استفاده از آنها در پلتفرم ها ابر، لازم است که مدولار باشند. به منظور تبدیل شدن به آنها، سیستم باید بر اساس خدمات ارائه شده به ماژول ها تقسیم شود (از جمله پایگاه داده) که باید به

پلتفرم موجود توسط ابر محاسبه. ایده این است که فرآیندهای یکپارچه سازی داخلی را با فرآیندهای یکپارچه سازی خارجی جایگزین کنیم: فقط کسانی که قادر به انجام این کار هستند می توانند خود را به عنوان مدیر این سازمان معرفی کنند. ابر. به این ترتیب نرم افزار ارزش خود را از دست می دهد و به توسعه نرم افزار منبع باز کمک می کند، زیرا همه چیز به خدمات ارائه شده توسط نرم افزار تبدیل می شود. ابر.

در واقع، این نرم افزار منبع باز است که بهترین کاندید برای نرم افزار به عنوان سرویس است، زیرا کسانی که آن را توسعه می دهند می توانند مشکلات یکپارچه سازی با پلتفرم را نیز نادیده بگیرند و در واقع مدیر آن است. ابر که باید از این جنبه مراقبت کند. به طور دقیق تر، توسعه نرم افزار منبع باز برای مخاطبان زیادی از کاربران هدف قرار نمی گیرد، اما می تواند با چند ارائه دهنده خدمات تعامل داشته باشد. ابر محاسباتی که سپس می‌تواند نرم‌افزار را به عنوان یک سرویس به مخاطبان وسیع‌تری بفروشد.

در ایده یکپارچه سازی ماژول ها، نقش مهمی توسط هستی شناسی ها ایفا می شود، زیرا از یک سو تداوم با ماژول های موجود را تضمین می کنند و از سوی دیگر می توانند توسط تامین کننده مدیریت شوند. ابر.

یو پی اس پیشرو جهانی در حمل و نقل بسته است.

در زیر شرحی از ادغام بین جنبه های مختلف (همکاری / سازمان / سیستم) ارائه شده است.

تأکید می‌شود که با توجه به اندازه شرکت، ماهیت کسب‌وکار آن و میزان فناوری‌هایی که اتخاذ می‌کند، توصیف کامل از محدودیت‌های اعمال شده بر این رابطه بسیار فراتر می‌رفت. بنابراین ما سعی خواهیم کرد یک نمای کلی از جنبه های اصلی ارائه دهیم.

ادغام

اولین ادغام بین جنبه هایی که می توان در مورد آن صحبت کرد، ادغام بین سیستم و سازمان است. UPS یک شرکت بزرگ است، اما از همان ابتدا آینده نگری برای ایجاد حق خود را داشت پایگاه داده به عنوان یک موجود مرکزی و یکپارچه. تأسیسات نیوجرسی - البته مانند دوقلوهایش در جورجیا - میزبان یک سری از پایگاه داده که شامل (از جمله اطلاعات دیگر):

i اطلاعات برای مدیریت پرسنل؛

i اطلاعاتبه روز شده در زمان واقعی، در انبارها و وسایل حمل و نقل در حال استفاده، توزیع شده در شبکه حمل و نقل چندوجهی.

اطلاعات شرکت های شریک و مشتریان (این دومی همچنین بر اساس اطلاعاتی که از پایانه‌های DIAD و سایت به‌دست می‌آید، بلادرنگ به‌روزرسانی می‌شود اینترنت);

i اطلاعات برای تهیه ترازنامه (ترازنامه، صورت سود و زیان و غیره).

به عنوان شرکت اپرا حتی در خارج از ایالات متحده، برخی از جنبه ها نیز در خارج از کشور توزیع شده است. یک مثال آن است پایگاه داده مدیریت پرسنل، به دلیل ماهیت خود با سیستم های تحلیل روند اقتصادی یکپارچه شده است: هزینه های پرسنل و عملیاتی در پایگاه داده ملی، اما اطلاعات به صورت دوره ای تجمیع و به ارز ایالات متحده تبدیل می شود. هر گونه فعالیت ضد تولیدی شناسایی و به سرعت حل می شود. نیاز به خودکارسازی ردیابی هزینه، UPS را قادر ساخته است تا برخی از فرآیندها، از جمله تولید حقوق و دستمزد را خودکار کند.

مدیریت شیفت‌ها و دوره‌های استراحت نیز نیمه خودکار بوده است: کارکنان در دسته‌بندی قرار می‌گیرند پایگاه داده بر اساس نوع نقش، برنامه درسی و منطقه جغرافیایی تعلق

برای هستی شناسی)؛ درخواست مرخصی - که باید از قبل انجام شود - در نرم افزاری درج می شود که طرح را به روسای بخش ها ارائه می کند. این مکانیسم، روی کاغذ بسیار کارآمد، منجر به شروع یک اقدام دسته جمعی علیه UPS توسط کارکنان شد، زیرا به هیچ وجه در برابر افرادی که ناگهان در معرض موانع یا ناتوانی قرار می‌گیرند «انعطاف‌پذیر» نبود).

I اطلاعات مربوط به انبارها و وسایل حمل و نقل، قلب فعالیت یو پی اس است که با تولید نکردن کالا، بازدهی خدمات خود را تامین می کند. تمام نرم افزارها توسط خود شرکت در طی دو دهه گذشته ایجاد شده اند و بسیار یکپارچه هستند: همه آنها به یکسان اشاره می کنند. پایگاه داده و جریان مداوم اطلاعات به و از برنامه ها وجود دارد.

به عنوان مثال، هنگامی که مشتری درخواست ارسال یک بسته را می کند، اطلاعات او - از ابتدا یا به عنوان به روز رسانی - درج می شود (به ویژه مراجع پرداخت، تأیید شده از طریق خدمات رابط با سیستم های بین بانکی). اطلاعات بسته (محل جمع آوری و تحویل، هر جای جایگزین در صورت عدم جمع آوری، هزینه ارسال به صورت خودکار محاسبه شده و توسط مشتری پذیرفته می شود و ...). اعتبار بلافاصله پس از دریافت توسط سیستم تأیید تحویل (دریافت شده از ترمینال DIAD) ایجاد می شود.

تولید سفارش باعث ایجاد رکوردی در سیستم مدیریت حمل و نقل می شود که شامل اطلاع رسانی به اپراتورهای درگیر می شود. سیستم پشتیبانی لجستیک UPS وظیفه بهینه‌سازی ارسال بسته‌ها را هم از نظر حداقل مسیر طی شده توسط وانت‌ها و هم بسته‌های حمل‌شده توسط آن‌ها، همچنین با در نظر گرفتن اپراتورهای موجود بر اساس برنامه زمان‌بندی مرخصی و استراحت فوق‌الذکر بر عهده دارد. اینها همه نمونه هایی از سطح بالای یکپارچگی است که توسط سیستم های شرکت به دست آمده است.

همانطور که قبلاً در سند قبلی مشخص شد، و همانطور که از آنچه تاکنون در مورد جریانات گفته شد پیداست. اطلاعات از کشورهای خارج به سمت پایگاه داده مرکزی، یک فعالیت انبارداری بزرگ انجام می شود. یو پی اس دارای یک پایگاه داده از چندین ترابایت که کتابخانه اطلاعات عملیات (OIL)، مجموعه عظیمی از اطلاعات، در سطوح مختلف دانه بندی ساختار یافته است که فعالیت های گروه را خلاصه می کند. OIL در ابتدا به منظور بهبود سازمان داخلی در خاک آمریکا و برنامه ریزی استراتژی ها در کوتاه مدت متولد شد، اما از سال 1999 تمام اطلاعات مربوط به فعالیت های سیاره ای را در خود جای داد و تنها از اوایل دهه 2000 برای یکپارچه سازی نرم افزاری مورد بهره برداری قرار گرفت. هوش و پردازش تحلیلی آنلاین

I اطلاعات مصالح برای مشاوره توسط مدیریت سازمان در دسترس است. همانطور که در سند دیگر ذکر شد، بسیاری اطلاعات با دانه بندی بسیار خوب نیز از طریق API از قابل دسترسی هستند مشتریان، برای مثال اطلاعاتی در مورد وضعیت تک کالای ارسال شده. THE مشتریان به لطف پذیرش سیستماتیک استانداردهای باز یو پی اس، خود می توانند این اطلاعات را در سیستم های خود ادغام کنند.

همانطور که در سند دیگر توضیح داده شد، در UPS کمیسیونی وجود دارد که از انجام نوآوری های تکنولوژیکی مراقبت می کند و پیشنهادات را از کارمندان جمع آوری می کند. ایده ها از طریق یک برنامه کاربردی وب، قابل استفاده از طریق اینترانت شرکت ارسال می شوند.

هستی شناسی برای ادغام

در فرضیه‌سازی هستی‌شناسی پشت ادغام‌های UPS، مطمئناً می‌توانیم از بازیگران درگیر در تجارت اصلی آن شروع کنیم: حمل و نقل بسته. بنابراین، شما یک کلاس بسته دارید که از یک مکان به مکان دیگر منتقل می شود. حمل و نقل را می توان با دو رابطه "transportFrom" و "transportA" در صورت حذف از آن مفهوم سازی کرد

مدل سازی تحویل های فراملی و چندوجهی بسته می تواند چندین زیر کلاس تخصصی داشته باشد - بسته به ویژگی های آن - و باید دارای یک مکان فوری، به دنبال موقعیت جغرافیایی باشد.

بسته معمولاً توسط مشتری ارسال می شود. با توجه به گستردگی خدمات UPS - که تنها شامل حمل و نقل بسته ها نمی شود - باید به شرح کلاس ها و ویژگی های مشتق شده توجه زیادی شود. هر خدمات ارائه شده، با هر ماهیت، "اجرای" یک سفارش از انواع مختلف، مانند یک محموله را فراهم می کند.

ممکن است اتفاق بیفتد که یک مشتری یک تامین کننده نیز باشد. هستی شناسی می تواند در صورتی که تشخیص دهد که یک شرکت از نوع مشتری و تامین کننده است، یا اگر حداقل یک عرضه و حداقل یک سفارش انجام داده باشد، می تواند یک ابر کلاس از تجمع شرکت شریک تعریف کند.

قهوه ای بزرگ، همانطور که در اصطلاح UPS نامیده می شود، عمدتاً از نهادهای کارمند تشکیل شده است که در یک ساختار سلسله مراتبی گسترده و متنوع (نمودار سازمانی) سازماندهی شده اند. در اینجا نیز ساختار باید دقیق باشد، با تأکید ویژه بر جنبه های مربوط به مکان / زمان: یک کارگر در یک منطقه خاص فعالیت می کند، یا مجموعه ای از مکان های شبکه جهانی، زمان خاصی را در طول هفته کاری خود پوشش می دهد. و غیره . هستی شناسی از این نوع استنتاج خودکار را در تولید شیفت های استراحت بسیار آسان می کند. با مدل سازی مناسب برخی از ویژگی ها مانند صلاحیت ها، عناوین، وضعیت خدمت و سنوات ارشدیت، به مدیریت این فرصت داده می شود که به صورت کمی - و همچنین کیفی - عملکرد کارکنان را ارزیابی کند.

بسیاری از اینها اطلاعات در حال حاضر در سیستم های قدیمی UPS، سپرده شده در داخل وجود دارند پایگاه داده در دو دهه اخیر معرفی شده است. برخی دیگر ممکن است از "نماهای" مناسب در db یا از طریق فعالیت های داده کاوی پدیدار شوند.

0/5 (0 نظر)
0/5 (0 نظر)
0/5 (0 نظر)

از آژانس اینترنتی آنلاین اطلاعات بیشتری کسب کنید

برای دریافت آخرین مقالات از طریق ایمیل مشترک شوید.

آواتار نویسنده
مدیر سایت مدیریت عامل
👍آژانس اینترنتی آنلاین | کارشناس آژانس وب در دیجیتال مارکتینگ و سئو. وب آژانس آنلاین یک آژانس وب است. برای Agenzia Web Online موفقیت در تحول دیجیتال بر اساس مبانی Iron SEO نسخه 3 است. تخصص ها: یکپارچه سازی سیستم، یکپارچه سازی برنامه های سازمانی، معماری سرویس گرا، رایانش ابری، انبار داده، هوش تجاری، داده های بزرگ، پورتال ها، اینترانت ها، برنامه های کاربردی وب طراحی و مدیریت پایگاه های داده رابطه ای و چند بعدی طراحی رابط برای رسانه های دیجیتال: قابلیت استفاده و گرافیک. آژانس وب آنلاین به شرکت ها خدمات زیر را ارائه می دهد: -SEO در گوگل، آمازون، بینگ، یاندکس. تجزیه و تحلیل وب: Google Analytics، Google Tag Manager، Yandex Metrica. تبدیل کاربر: Google Analytics، Microsoft Clarity، Yandex Metrica. -SEM در تبلیغات گوگل، بینگ، آمازون؛ - بازاریابی رسانه های اجتماعی (فیس بوک، لینکدین، یوتیوب، اینستاگرام).
حریم خصوصی چابک من
این سایت از کوکی های فنی و پروفایل استفاده می کند. با کلیک بر روی پذیرش، تمام کوکی های پروفایل را مجاز می کنید. با کلیک بر روی رد یا X، تمام کوکی های پروفایل رد می شوند. با کلیک بر روی customize می توانید انتخاب کنید که کدام کوکی های پروفایل فعال شوند.
این سایت با قانون حفاظت از داده ها (LPD)، قانون فدرال سوئیس در 25 سپتامبر 2020، و GDPR، مقررات اتحادیه اروپا 2016/679، مربوط به حفاظت از داده های شخصی و همچنین جابجایی آزادانه این داده ها، مطابقت دارد.